شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

خیلی با نماز عجین بود

جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۲۴ ب.ظ

مادر شهید محمد بلباسی: 

شش فرزند دارم ،

دو پسر و چهار دختر

 محمد چهارمین فرزندم و اولین پسرم بود.

 از کودکی اخلاقش بیست بود. 

بچه مؤدب و منظمی بود،  خیلی به نظافت اهمیت می‌داد.

 خیلی با نماز عجین بود. 

از کودکی بچه نابغه‌ای بود، مهندسی ریخته‌گری خوانده بود و از دانشگاه که آمد رفت سربازی و به پدرش گفت: می‌خواهم راه شهدا و عموی شهیدم را ادامه دهم.

 الحمدلله راه شهدا را ادامه داد و جای عموی شهیدش را پر کرد.

 پسرم به اردوی جهادی زیاد می‌رفت، مدام مأموریت بود. دلشوره داشتم که شهید شود.

یک روز گفت: من می‌خواهم به سوریه بروم.

گفتم: اینقدر مأموریت نرو، خانومت تنهاست کمی پیش زن و بچه‌ات باش، بعد برو.

 به عروسم گفتم:

 شما نگذار محمد به سوریه برود.

تمام خرید خانه و مدرسه و کلاس بچه ها با شماست

همان شب خوابی دیدم و صبح به او زنگ زدم گفتم من پشیمانم

هرجامیخواهی بروی به سلامت.

@Agamahmoodreza

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی