شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

زندگینامه شهید توسلی به روایت همسرشان

سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۲۰ ب.ظ


پایگاه اطلاع رسانی فاطمیون- سردار شهید علیرضا توسلی(ابوحامد) فرمانده و بنیانگذار لشکر فاطمیون یک تن از دلیرمردانی بود که در طول عمر با برکتش تجربه های زیادی در میدان های جهاد کسب کرد.
به گزارش پایگاه رسمی اطلاع رسانی فاطمیون، سردار شهید علیرضا توسلی متولد سال 1351 در استان میدان شهر افغانستان در روستایی خوش اب و هوای و صعب العبور در خانواده ای روحانی و سرشناس، انقلابی و ولایتمدار چشم به جهان گشود و شهید توسلی یازدهمین فرزند و هفتمین فرزند پسر بود. پدرش حاج توسلی روحانی ولایت خودش بود و خطبه عقد و تلقین میت و امثالهم به عهده ایشان بود. از همان کودکی سایه پر مهر پدر و مادر را از دست داد و با سختی ها و مشقات روزگار ملموس شد، بسیار جسور، نترس، کنجکاو و معتقد به اعتقادات و ارزشهای دینی و اسلامی بود و این روحیه محبت اهل بیت(ع) در تک تک خانواده شهید مشهود بود.
محمد امین برادر بزرگترش با اینکه کیلومتر ها دورتر از سرزمین ایران بود ولی پیرو و مطیع امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود که متاسفانه حکام و سردمداران ظالم امثال این افراد را به غل و زنجیر بسته و در گورهای دسته جمعی زنده به گور می کردند؛ این سرگذشت برادر جرقه ای در ذهن شهید شد که راه سرخ برادر را با مبارزه علیه استکبار و استبداد ادامه دهد و هرچند خردسال بود ولی اراده، روحیه و توکلی بزرگ داشت و عزم کرد که خود را به سرزمین امام(ره) که حکم ام القرای جهان را برایش داشت، با هر سختی و مشقتی برساند؛ سرزمین آمال و آرزوها. اما به رسیدنش صدام ملعون جنگ نابرابری را در سرزمین امام راحل تحمیل کرده بود و خون های زیادی از جوانان، زنان، کودکان را به زمین ریخته که این جنگ برایش سنگین بود. چهار سال را در حوزه های علمیه به تحصیل علم پرداخت اما اکتفا نکرد و نیرویی ایشان را ناآرام می کرد. تصمیم گرفت همچون دوستانش وارد عرصه نبرد و مجاهدت شود و سربازی امام زمانش خمینی بت شکن را برای دفاع از ارزشها و اعتقادات به انجام برساند و به عضویت بسیج درآمد و بالاخره به آرزوی اینکه لباس رزم، لباسی که فرشته ها برایش بال می گستراند برتن کرد و راهی جبهات کردستان شد و یک سال و اندی رشادت ها و فداکاری هایی که دیدگاه ها و آرمانهای بلند او را فریاد می زد همرزمانش او را می ستودند که این جنگ علیه کفار با دعا های اما زمان(عج) خاتمه یافت.
اما شهید توسلی همچنان در تکاپو و مبارزه بود و بر این عقیده بود که جنگ و جهاد در جبهه و رودر روی دشمن خیلی آسان و کوچک است و جنگ و جهاد اصلی که بسیار مهم و سخت است جهاد با نفس است و همیشه در حال مبارزه و جهاد بود.
پایان گرفتن جنگ تحمیلی سرآغازی شد بر علیرضا، او به زادگاهش رفت و برای برقرای امنیت کشورش سال ها با ظلم و فساد جنگید که در حین انجام عملیاتی از سوی باند مفسدان زمان جراحت های سنگین و عمیقی او را مدت ها از مبارزه دور کرد.
شهید توسلی که در سراسر زندگی پربرکتش جهاد و سربازی در رکاب ولی فقیه را بر خود تکلیف می دانست، زیر پرچم اسلام این بار با برادران انصار در قالب سپاه حضرت وارد نبرد با تروریستان شد؛ زیرا این دیو صفتان با نام اسلام، تیشه بر ریشه اسلام که در رأس آن تشیع بود ظلم و ستم را به اوج رسانیدند ولی شهید توسلی با اقتدار و اخلاص وارد نبرد شد و سال ها دلاورانه جان فشانی کرد که به دعای خیر آقا امام زمان حکومت تروریستان سقوط کرد و جبهه های حق علیه باطل به فتح و پیروزی پایان یافت و شهید توسلی تفنگ و لباس رزم را در صندوقچه خاطرات شیرین گذاشت و با خدای خود عهد بست در زمان نیاز با جان و دل از این وسایل دوباره استفاده کند.
سال های زیادی را با خاطرات و رؤیا های زیبای جبهه سپری کرد و همیشه برای حضور در جبهه مقاومت اسلامی که روز به روز بیدارتر می شد برنامه ها و ایده هایی را به دوستان همرزمش و مسئولین ارایه می داد و دغدغه ها داشت تا در جنگ 33 روزه لبنان سهیم باشد و تفنگی بر دوش برای دفاع از مردم مظلوم و بی دفاع لبنان گامی بردارد که به لطف خداوند این جنگ خیلی زود با پیروزی مسلمین خاتمه یافت و این بار شهید توسلی آرزو به دل ماند.

همیشه در خلوت و راز و نیازش برای حضور و خدمت و یاری رساندن به عنوان یک شیعه که امروز هم شیعیان خط مقدم رهبری و مقاومت اسلامی را به دوش دارد دعا می کرد، زجه می زد که توفیقی حاصل شود.
خداوند منان هم در بین نجواهای شبانه اش این حاجت بنده ی مخلصش را مستجاب کرد. به حول و قوه الهی، شهید توسلی برخلاف کیلومترها فاصله اما به نزدیکی دین و مذهب ارج نهاده و خود را با تعداد 22 نفر از همرزمانش که در میادین گذشته بارها و بارها ایمان و توکل شهید توسلی را به چشم دیدند به ایشان اقتدا کردند و خود را آماده نبرد کردند با تعیین هدف ها و ارزشهایی که عبارتند از:
1- دفاع از حریم ناموس اهل بیت(ع)، زینب کبری(س) و دردانه سه ساله ی آقا ابا عبد الله(ع)، رقیه ناز دانه که هر چه داریم جان و مال و برادر و مادر و فرزندانمان به فدایشان.
2- تشکیل یک یگان و نیروی ورزیده در امور نظامی و اعتقادی شیعی ولایی و انقلابی همچون برادران حزب الله که هر زمان و هر جایی صدای مظلومی وا مسلمانا و وا اسلاما به گوش رسید، به یاوری و دفاع آماده باشد و علیه استبداد مبارزه کنند.
3- تغییر دیدگاهی چه دولت چه ملت جمهوری اسلامی ایران که برادران افغانستان را فقط به چشم کارگر ساده و … نگاه نکنند چه بسا این تغییر دیدگاه محقق شد اما با ریختن خون صدها شهید و مفقود.
روزی که راهی سوریه شد، سومین فرزندش طوبی جان دوساله را با تمام شیرین زبانیها و شیطنت هایش که هر روز شیرین تر می شد و امید ها و آرزو های زیادی برایش داشت به خداوندی که ایمان داشت از رگ گردن نزدیکتر و از پدر و مادر دلسوزتر است به او سپرد و از تمام علایق دنیوی دل کند و رفت؛ زیرا باید می رفت و چه رفتن خوش فرجامی، زیرا به این باور بود که به گفته ی امام خمینی(ره) اسلام که حد و مرز ندارد و رفت در مقابل استبداد و ظلم و ستمی که هیچ اعتقاد و آیینی نداشتند ثابت کند که ما اهل کوفه نیستیم تا مولای ما تنها بماند، مگر ما نباشیم که خدای ناکرده آجری از حرم ناموس اهل بیت(ع) تخریب شود و در زیارت عاشورا به این حقیقت رسیده بود که ” کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ” شهید توسلی بار اول که به زیارت خانم رقیه(س) مشرف شد اوج غریبی و غربت، ظلم و ستم یزیدیان را یک به یک با روح و جانش لمس و تجسم کرد و با توکل و انگیزه با خداوند و خود بی بی عهد بست که تا پای جان برای دفاع از حق و حقانیت و مظلوم، دفاع خواهم کرد.
شهید توسلی با حضور مفید خود در طول تقریبا 3 سال دوشادوش همرزمان و حماسه آفرینان لشکر فاطمیون را پایه ریزی و تاسیس و ساماندهی و مدیریت کرد.
در عملیات هایی که در آزاد سازی شهرک های شیعه نشین در خط مقدم حضور و فرماندهی می کرد و این حضور پربرکت امنیت خاطری در مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر اسلام حاج قاسم سلیمانی و دیگر هم رزمان ایشان بود و ضربات سنگینی بر پیکره دشمن وارد می کرد.
در سفری که به دعوت خود بی بی فرزندان و همسرش به قصد زیارت بی بی و عیادت از سرباز بی بی که شهید توسلی در عملیاتی از بازوی چپ مجروح شده بود مشرف شدند بعد از مدت ها فراق و دوری و آتش جنگ اما همچنان محکم و استوار الا بذکر الله تطمئن القلوب را به فرزندانش یاد می داد و می گفت سوریه مکان و مامنی برای من است برای خود ساختن برای به خدا رسیدن برای صعود برای تعالی و ترقی برای آرامش ابدی و إن شاءالله سوریه را از لوث وجود تکفیریها پاک کردیم، برنامه ی بعدی ما آزاد سازی قدس عزیز است و دعا کنیم تا خدمت مخلصانه شامل روزیمان شود.
فشار زیاد جنگ و مسئولیت سنگین اما روحیه ی متواضع ایشان را همچون دیگر هم رزمانش خاکی و بی ادعا می نمود و صبر و تحمل سختیهای جنگ و فشار شایعات و مصائب چه در سوریه چه در عقبه پشتوانه و دلگرمی برای نیروهایش بود و عزم همرزمانش راسخ تر می شد برای مبارزه و حضور در جبهه ی مقاومت برای نبرد با استکبار و بارها و بارها شاخ دشمن را شکست و مایه یأس و نا امیدی دشمن می شدند و فاطمیون به برکت وجوشش خون شهیدان گل سرسبد میادین نبرد بوده و هست با وجود سختی ها و مرارت ها خار در چشم و استخوان درگلو ندای – ما رأیت إلا جمیلا- را عینیت می بخشید و افتخار می کرد در عملیات استراتژیک و حساس تل قرین و آزاد سازی تل با اصابت موشک از سوی دشمن که در چند کیلومتری اسرائیل غاصب بود و می گفت جنگ رو در رو با خود دشمن خیلی شیرین تر است از جنگی که با مزدوران دست نشانده است که مردانه با اصابت موشک همچون اربابش بی سر و همچون مولایش سر بر سجده ی شکر با افتخاری که فریاد – هل من ناصر ینصرنی – امام حسین(ع) را به گوش جهانیان رسانیده مزد خود را از بی بی زینب(س) به بهترین نحو ممکن دریافت کرد و شربت شیرین شهادت را تناول کرد و جهان اسلام را در فراق و ماتم گذاشت.
به امید اینکه خداوند این قلیل شهیدان و قربانی ها را از ما قبول و قربانی نذر قدوم نیک امام زمان مهدی موعود(عج) باشد از ما به کرمش قبول کند که با دعاها و شفاعت های شهیدان راه حق شجره ی طیبه ی اهل بیت(ع) آبیاری و پرچم اسلام ناب محمدی(ص) در جای جای کره ی خاکی به احتزاز و شاهد ظهور خود آقا باشیم و این مسیر نیست مگر با تلاش، مگر با پاسداری از آرمان شهداء ، مگر با منتظر واقعی آقا بودن.
إن شاء الله توفیق ادامه ی راه شهداء سیره ی شهداء و توفیق شهدای بزرگوارمان را داشته باشیم.
اللهم ارزقنا محبه الحسین
اللهم ارزقنا شفاعه الحسین
اللهم ارزقنا فی الدنیا زیاره الحسین آمین یا رب العالمن
ام البنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی


  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی