شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

پای صحبت‌های همسر شهید مسلم احمدی پناه؛

با سخنان ناعادلانه دل خانواده‌های شهدا را به درد نیاورید

وقتی شیرین‌زبانی‌های دخترش را می‎‌دید به همسرش می‌گفت برایم دعای شهادت بخوان. می‌ترسید علاقه‌ای که به دخترش داشت مانع رسیدن او به آرزوی همیشگی‌اش یعنی شهادت در راه خدا شود. مسلم احمدی پناه یکی از شهدای مدافع امنیت کشور است که در اینجا برای آشنایی بیشتر با او پای صحبت همسرش می‌نشینیم.

در ابتدا بفرمایید آشنایی شما با شهید مسلم احمدی پناه چگونه شکل گرفت؟

آقا مسلم دوست برادرم بودند که چندین سال با هم رفاقت داشتند. آقا مسلم در ابتدا موضوع خواستگاری از من را در حرم امام رضا(ع) با برادرم مطرح کردند و بعد از مدتی مراسم رسمی خواستگاری انجام شد.

آیا شهید ویژگی‌های یک مرد ایده‌آل را برای زندگی مشترک داشتند؟

همسرم قبل از اینکه مرد زندگی باشد مرد خدا بود. یعنی اینکه محال بود کاری بکند که رضایت خدا  در آن نباشد. مسلما کسی که مرد خدا باشد و مرد ایده‌آلی هم برای زندگی مشترک است. او در فضای خانواده رضایت خدا را در عشق ورزیدن نسبت به خانواده می‌دانست.

همسر شما در کجا و چه تاریخی به فیض عظیم شهادت نائل شد؟

آقا میثم سیزدهم شهریور سال ۱۳۹۰ در درگیری با گروهک پژاک در ارتفاعات جاسوسان در کردستان به فیض عظمای شهادت نائل شد.

بنابراین همسر شما جزء مدافعان امنیت کشور بودند؟  

بله. عاقبت هم در راه دفاع از امنیت مرز و بوم ایران به شهادت رسید.

فرزند هم دارید؟

بله یک دختر به نام زهرا خانم که وقتی پدرش شهید شد 18 ماهه بود.

رابطه شهید با دخترش چگونه بود؟

خیلی به دخترش وابسته بود. هر روز علاقه و وابستگی‌اش به زهرا بیشتر می‌شد برای همین از من خواست بود قبل از اینکه زهرا بزرگتر و شیرین‌تر بشه و وابستگیش به او بیشتر شود،  برایش دعای شهادت کنم. چون اعتقاد داشت کسی که به تعلقات دنیوی وابسته باشد، به شهادت نمی‌رسد.

در مورد آرزوی شهادت چیز دیگری هم به شما گفته بود؟

همیشه آرزوی شهادت در سر داشت. گاهی من را همسر شهید خطاب می‌کرد. اگر خطایی از من سر می‌زد گوشزد می‌کرد که این رفتار  در شان یک همسر شهید نیست. می‌گفت: با شما با حجابت باید در شان یک همسر شهید باشد. خلاصه که شهید و شهادت همیشه ورد زبانش بود.

چگونه از آسمانی شدن همسرتان با خبر شدید؟

وقتی که آقا مسلم به شهادت رسیده بود، یکی از اقوام به من گفت که همسرت توی عملیات به شدت مجروح شده. ولی انگار به من الهام شده بود که همسرم شهید شده. تا اینکه کم‌کم این موضوع را به من گفتند.

از اخرین وداع‌تان با شهید بگویید؟

در آخرین روز وداع وقتی به اتفاق برادرم مسلم را برای رفتن به سر کارش به ترمینال بردیم، بر حسب عادت  خداحافظی که با هم داشتیم دستم را بلند کردم و خداحافظی کردم، ولی مسلم گفت: از ماشین پیاده شو وقتی که پیاده شدم  به من گفت: حواست به خودت و زهرا باشد و همیشه قوی باشید. بعد با نگاهی مهربان از من خداحافظی کرد. انگار به او الهام شده بود که قرار است آسمانی شود. قبل از شهادت هم پیامکی با این مضمون برایم فرستاد " تا شهادت راهی نیست".

از ویژگی‌های شهید برایمان بگویید؟

همیشه لبخند بر لب داشت. خوشرو و خوش برخورد بود. نماز اول وقتش هیچ گاه ترک نمی‌شد. در امر به معروف و نهی از منکر همیشه ثابت قدم بود. امکان نداشت که ببیند گناهی رخ می‌دهد و تذکر ندهد. البته این کار را بسیار با آرامش و با رعایت همه جوانب انجام می‌داد.

به نظر شما کدام ویژگی مسلم احمدی پناه را لایق شهادت در راه خدا کرد؟

 مسلم با این اخلاق نیکو و عمل به تکلیف باید فرجامی چون شهادت می‌داشت. همیشه می‌گفت آرزوی شهادت دارم و بالاخره به آرزوی خود رسید. خوشحالم از اینکه مزد اعمالش را گرفت.

جوانان امروز برای تشکیل یک خانواده اسلامی چگونه می توانند از شهدا الگو بگیرند؟

جوانها باید بدانند که شهدا چقدر با خدا مانوس بودند که لیاقت شهادت پیدا کرده اند آنها باید دنبال ویژگیهای مشترک همه شهدا باشند تا بدانند آن ویژگی مشترک بین همه شهدا چیست که آنها را به مقام وصال به معبود وشهادت رسانده است،جوانان عزیز وارد عمق زندگی شهدا شوید و مشترکات زندگی و زیباییهای زندگیشان شوید تا ارتباطشان را با خدا و ائمه بزرگوار علیها السلام دریابید.

انتظار شما به عنوان خانواده شهید از جامعه چیست؟

اینکه دردی به دل خانواده‌های شهدا اضافه نکنند و با سخنان نا عادلانه در مورد خانواده های شهدا، دل ما را به درد نیاورند.

به عنوان یک همسر شهید بفرمایید چگونه می‌توان راه شهدا را ادامه داد؟

زندگی و سیره ائمه اطهار(ع) را که روش و مسلک شهدا بود را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم و سعی کنیم با روح و باطنی پاک زندگی کنیم و همواره در مسیر شهدا قدم برداریم. 

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی