دستنوشته شهید مدافع حرم محمد مهدى لطفى در مورد «جهاد اکبر»
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
بىشک شهادت زیباترین کلمه در زندگى هر کسى مىتواند باشد. و بدان که شهادت مزد و اجر کسانى است که در زندگى خود مدام در حال درگیرى با نفسند و در زمانى که نفس سرکش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این جهاد اکبر شهادت را روزى آنها خواهد کرد.
خوب دیگر کتابى نوشتن بسه. اما از منِ رفیقت یک نصیحت بشنو، اگر مىخواهى که در زندگى و در واقع در مسیر خدا به جایى برسى باید پایه آن را محکم بچینى. فهمیدى عزیز، اگر فهمیدى آفرین وگرنه ...
اگر از الان که در عنفوان جوانى قرار دارى به فکر خود باشى بىشک در میان و کهنسالى خواهى توانست که این راه را ادامه دهى. نصیحت دیگر اینکه در انجام امور دینى الهى هیچ وقت به امید ١ ساعت دیگر مباش.
به یاد رفیقانى که رفتند و به یاد لحظات شیرینى که گذشت.
٨١/١/٧ محمد مهدى لطفى
«والسلام علىٰ من اتبع الهدى»
sapp.ir/labbaykeyazeinabs
- ۹۷/۰۲/۱۳
خدا که تو را به ما داد، میخواست که هوای ما را داشته باشد؛ که زندگی ما خالی نباشد
تو آمدی که بهانهای باشی برای تپیدن قلب تاریخ
تولد تو، تولد انتظار است؛ تولد صبر؛ تولد امید...
به شوق ظهور، عشق چکّه چکّه از چشمهایم میریزد و من یک روز حقّ چشمهایم را میگیرم
صدای دلانگیز قدمهایت به زندگی ما نشاطی بخشیده که نپرس
بگذار دجال همین حوالی جولان بدهد. باطل رفتنیست. فردا از آن ماست...