شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

بسم الله

قربة الى الله

تو ماشین کنار هم نشسته بودیم و برای اینکه راه طولانی رو کوتاه کنیم گوشی هامون رو دست گرفته بودیم و سرمون رو با اون گرم میکردیم.

چندتا کلیپ تصویری و چندتا کلیپ صوتی براش گذاشتم. خوشش اومد و گفت برام بلوتوثشون کن.

بعد از اون نوبت حاج محمود بود که برگه هاش رو رو کنه.

دو سه تا کلیپ صوتی مداحی و مولودی قشنگ داشت که منم ازش خواستم برام بلوتوث کنه.

یکی از اونها کلیپ مولودی خونی حسن سازور، شب میلاد امام حسن بود.

خیلی از شعرش لذت برده بودم، خیلی زیبا خونده بود.

از اون به بعد هر زمان که اون مولودی رو گوش میدم یا اون شعر رو زمزمه میکنم، به صورت کاملا ناخودآگاه چهره محمود شفیعی میاد جلوی چشمم.

اصلا یه جوری شده که میلاد امام حسن برام یاد محمود شفیعی رو هم به همراه داره.

حالا

چند ساله که محمود پرکشیده.

غم تنهایی و دلتنگی،

رو سینه ام سنگینی میکنه.

ولی دل خوشم به اینکه یه زمانی دوستش داشتم... که شاید دوستم داشت.

این شبها،

این شبهای امام حسنی،

بدجور با یاد محمود آغشته شده.

کاش به حرمت امام حسن،

حاج محمود هم ما رو یاد کنه.

کاش

حاج محمود

با همون لبخند همیشگی و مهربونش

منتظرم باشه...

دستت رو دراز کن شهید.

دستم رو بگیر...

دستی که کوتاهه...


صلی الله علیک یا ابامحمد یا حسن المجتبی علیه السلام

اول تو را سرشته و انسان درست کرد

شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد


بعداً گِل اضافیتان را افاضه کرد

تا از من خراب مسلمان درست کرد


می خواست رحمتش همه جا را بغل کند

با اشک های چشم تو باران درست کرد


باید برای بندگی سجده هایمان

یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد


بالم اگر به درد پریدن نمی خورد

یک سایبان که می شود از آن درست کرد


من زندۀ نسیم مسیحا دم توأم

آدم اگرشدم به خدا آدم توأم


تو ابتدای نسل طهورای کوثری

تو رود خانۀ زهرای اطهری


باید علی و فاطمه ای ظرف هم شوند

تا اینکه آفریده شود چون تو گوهری


کار خداست این که پیمبر پسر نداشت

وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری


نسل مطهر نبوی، نسل دختری است

با این حساب تو حسن ابن پیمبری


گفتند زاده ی اسد الله غالبی

صبح جمل که شد همه دیدند حیدری


می خواستند پیش همه کوچکت کنند

کوری چشم آیشه ها از همه سری


یک روز اشک و گریه برای تو میکند...

...با شصت روز اشک حسینی برابری


ای ارشد تمام پسر های فاطمه

ای اولین حسین سحر های فاطمه  


ای آسمان تر از همه، بالاتر از همه

ای بی کران تر از همه، دریا تر از همه


تو زودتر به دامن زهرا نشسته ای

پس این توئی تو، بچه زهراتر از همه


ما از تو هیچ وقت نفرما ندیده ایم

ای سفره ی همیشه بفرماتر از همه


ما سال هاست رهگذر کوچۀ توأیم

مانند یک فقیر سرِ کوچۀ توأیم


مهتاب چشم های تو خورشید پرور است

هر کس که طالعش حسنی نیست کافر است


اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی

یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است


اصلاً شما نیاز نداری به معرکه

وقتی لب سکوت تو شمشیر حیدر است


قسمت نبود تا که ببینند مردمان

بازوی تو ادامۀ فتّاح خیبر است


فردا ملک به نام تو تکبیر می زند

صاحب زمان به جای تو شمشیر می زند


امشب اگر نگات هوای قَرَن کند

امید می رود که نگاهی به من کند


زیبنده است بال و پر صد فرشته را

زهرا ببافد و تن تو پیرهن کند


کُشتی بگیر پیش همه با برادرت

شاید کسی بیاید و جانم حسن کند!


بهتر همان که در به در هر گذر شود

بالی که روی بام تو فکر چمن کند


این یا کریم مثل همه قصد کرده است...

...بر روی گنبدی که نداری وطن کند


بعد از تو ای امیر کفن پاره ها کسی

لازم نکرده است تنم را کفن کند...

علی اکبرلطیفیان

امام حسنی ام

مهربون

سربازان آخرالزمانی امام زمان عج

فدایی حضرت زینب سلام الله علیها

شهیدمحمودشفیعی

@bi_to_be_sar_nemishavadd

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی