شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

آرزویش شهادت بود

چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۳۹ ب.ظ

همسرم خیلی مهربان و دلسوز بود. ما عاشقانه در کنار هم زندگی کردیم. من واقعاً نمی‌دانم حجت چطور توانست دخترش را بگذارد و برود. می‌دانم که زیبایی کارشان در همین گذر از تعلقات دنیایی است اما باز هم می‌گویم همت می‌خواهد که همسرم به لطف خدا چنین همتی داشت. النا یک ماهه بود، وقتی گریه می‌کرد و من او را روی سینه پدرش می‌گذاشتم، آرام می‌شد. حجت‌الله ارادت خاصی به اهل بیت داشت و همین ایمان و اراده او را به میدان جنگ کشاند. عشق به بی‌بی و حضرت رقیه (س) و حضرت زینب (س) او را رزمنده کرد. در اعزام آخر وقتی خواهرش از حجت‌الله پرسید می‌گویند به شما پول می‌دهند، گفت نه آبجی ما فقط برای دفاع از حرم می‌رویم حجت ارادت خاصی به ولایت فقیه داشت.

راوی:همسرشهیدمدافع‌حرم حجت‌الله نوچمنی

سالروزشهادت


مهدی عاشق شهادت بود. هر وقت به سوریه می‌رفت، می‌گفت دعا کنید شهید بشوم. به او می‌گفتم مهدی اینقدر دعا نکن زود شهید شوی، بگذار کمی سنت بالاتر برود تا ما اعضای خانواده تو را خوب دیده باشیم و بعد شهید بشوی. آخر سر هم براتش را از امام رضا(ع) گرفت. مشهد به زیارت امام رضا(ع) رفت و دیگر نیامد تا ما ببینیمش. رفت به سوریه و خبر شهادتش آمد.

هیچکس نمی‌دانست که او مدافع حرم است همه حالا که شهید شده به او می‌گویند بسیجی. حتی اعضای فامیل از ما پرسیدند مگر مهدی مدافع حرم بوده که در سوریه شهید شده؟ کسی نمی‌دانست که او مدت‌ها بود که به سوریه رفت و آمد داشت...

آرزویش شهادت به دست اسرائیل بود  . . . !

سرانجام در حمله موشکی اسرائیل به پایگاهی در سوریه به شهادت رسید🍃

شهید مهدی لطفی نیاسر

سالروزشهادت

@modafeonharem

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی