شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

حقیقتا امیـر آدم پای ڪاری بـود

سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۳۴ ب.ظ


در روز شهـادت بـرادرم ...

ایشان با یک بلـدِ راه همراه مےشوند . هدف ، خانـه ای در بالای تپہ بـود ، بہ گفتہ بلدچی نقطه‌ای استـراتژیڪ بود ڪہ نبایـد سقـوط می‌کرد. با وجود ڪمبود آب و غـذا و مهمات، امیر و ۴نفر دیگر به بالای تپه بسمت خانہ رفتند.

حقیقتا امیـر آدم پای ڪاری بـود.

به محض ورود بہ حیاط خانہ، 

نفر جلوی امیر از ناحیه قلب مورد هدف 

تڪ تیراندازهای تروریست تڪفیـری 

قرار مے ‌گیـرد و زمین مے ‌خورد.

همرزم امیـر زنـده می ماند و 

امیـربرخلاف توصیه‌های همرزمانش

مبنے بر خطرناڪ بودن موقعیت بہ

ڪمڪ همرزم خود رفتہ و اورا از تیررس تڪ‌تیراندازهای تڪفیری نجات می ‌دهد 

کہ در این کار خود او از ناحیه سر مورد هدف تک‌تیرانداز تکفیری قرار میگیرد و دچـار جراحت سطحی می‌شود ، در ادامہ ، تڪفیری‌ها از سہ طرف بہ خانہ حملـہ ور مے ‌شـوند و امیر به تنهایی از یڪ اتاق بدون پنجره ، یڪ طرف را پوشـش می ‌دهد ..

بہ گفتہ شاهدان عینی ،

امیر با خواندن رجزهایی همچون 

«نحـن حیـدریه نحن قوّه حیـدریه ،

نحـن شیـعہ علی ابـن ابی طالب»

بالغ بر ۳۴ نفر از تکفیری ها را 

به هلاڪت می رسانـد ...

تا اینڪه تکفیری ‌ها به پشت درب اتاق سنگر ایشان می‌رسند و یڪ نارنجڪ به داخل اتاق پرتاب می ‌ڪنند ولی امیـر نارنجک اول را به سمت خود تروریست‌ها باز پرتاب می‌ڪند. 

اما با انفجـار نارنجڪ دوم، 

ایشان به درجہ رفیع شهادت 

و آرزوی خود نائل می‌آیـد.

 راوی : ‌برادر شهیـد

پاسدار مدافع حـرم

شهید امیر لطفی

 @modafeonharem

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی