شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

معراجی به آسمان

شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۵۴ ب.ظ


 همه ی ذکر و فکر احمد  جهاد و شهادت بود و همیشه تکرار می کرد:"دنیا.زندان.مؤمن.است" با آن رفاه و ثروت،به دنیا به گونه ای دیگر نگاه می کرد.دنیا برای احمد در حد مردار سگ بی ارزش بود.

در یکی از مأموریت ها یکی از دوستانمان شهید شد من نتوانستم ناراحتی خود را نگه دارم و جلوی احمد گریه کردم.

احمد جلو آمد و دست روی شانه ام گذاشت و گفت "یادت هست زمانی که سید حسن نصرالله به استقبال پیکر پسرش،سید هادی آمد؟ حتی یک قطره اشک از چشمانش جاری نشد و از خودش ضعف نشان نداد.اما شنیدم بعداً او در خلوت برای از دست دادن فرزندش گریه کرده بود.تو هم باید همین کاررا بکنی که نشان دهی به راهی که انتخاب کرده ای وکاری که انجام می دهی اعتماد داری "

خاطرات شهیداحمدمشلب 

راوی:علی مرعی (دوست شهید)

https://t.me/AHMADMASHLAB1995

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی