شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

۲۳۱ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۹
مهر

شب ولادت حضرت زینب بود. رفتیم حرم اما به در بسته خوردیم!

حاج مصطفی خیلی ناراحت شد!

گفتم: حاجی! مگه چی شده؟!

فردا میاییم ..نه! چرا اینطوری شد؟! یعنی ما لایق زیارت نبودیم؟!

روز بعد دوباره راهی شدیم. 

این بار، شرف حضور یافتیم و حتی بعد از رفتن زائران هم توفیق داشتیم بمانیم.

 نگاهی به اطراف ضریح انداختم.

کلا سه نفر بودیم. 

یک روضه خوان ایرانی هم آمد و برایمان مرثیه خواند. 

با اینکه عکس گرفتن ممنوع بود از خادم حرم اجازه عکاسی گرفتیم.

آن روز حاج مصطفی خیلی در کنار ضریح گریه کرد. 

شب که به مقر بر می گشتیم خیلی خوشحال بود و تو پوست خودش، نمی گنجید.

 تو گویی از حضرتش، عیدی را که باید، گرفته بود.

فردا صبح رفتیم برای شناسایی. ساعت دوازده به من گفت: من می رم جلو، تو منو پوشش بده. 

میخوام برم جاده آسفالت رو ببینم. باید دقیق شناسایی بشه.

همین که رفت، یک خمپاره شصت به کنارش اصابت کرد. یاحسین!حاج مصطفی رو زدن! 

چند لحظه بعد، دیدم با سر وصورت خونی می دود به سوی من. 

خودش را به پشت خاک ریز رساند. بدن ترکش خورده اش را به آمبولانس رساندم  و بعد گفتم:

حاجی داشتی پرستو میشدی! عیدی حضرت زینب بود خواب حضرت رو دیده بودم 

 بگو! نه نمیگم!

بعد از چند ماه که ایران بود در بیمارستان داستان خواب را برایم گفت.

 اما قول دادم تا شهید نشده برای کسی نگویم.

"خواب دیدم، دارم، میرم سمت ضریح.

 رفتم،دیدم یه دست آمده بیرون سه تا کارت سبز دستشه.

دست بردم کارت ها رو بگیرم فقط یکی از این کارت ها رو به من دادن، گفتم اینا برا کیه؟

 یکیش برا حاج....  یکیش برا.....  ولی هنوز وقت اینا نرسیده"

 فردای آن روز حاج مصطفی مجروح شد..

بی بی عیدی حاج مصطفی را داد.

شهید مصطفی رشیدپو

 خادم الشهدا 


  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر


در سال 1353دیده به جهان گشود؛وی انسانی خونگرم،مهمان نواز صبور،مذهبی و اهل مطالعه بود

اوقات فراغت خود را در کلاس انگلیسی و مراسمات فرهنگی و مذهبی میگذراند

حرفه او سنگ کاری و اهل صله رحم بود؛اخلاص و صداقت جزء خصایص او بود

عشق به جهاد در راه خدا و شهادت در راه حسین فدایی را به سوریه کشاند

در تاریخ22/2/1392به سوریه  اعزام شد بارها در سوریه مجروح شده و آخرین مجروحیتش در شهر حلب هنگامی که همراه با شهید حجت در ماشین بودند مورد هدف موشک قرار می گیرند و جراحت عمیقی از ناحیه صورت به ایشان وارد می شود لقبشان ابومحمود و از آنجایی که از شجاعت و جسارت بالایی برخوردار بودند

شهید ابوحامد به ایشان گفته بودند که باید شمشیر برّان فاطمیون باشی به نام ذوالفقار.

همسر شهید در ادامه می گوید : شب قبل از شهادت با ما تماس گرفتند و احوال ما را جویا شدند

سرانجام در تاریخ 17/9/1394در منطقه حلب در حالی که اوضاع آرام بود گلوله ای به ایشان اصابت می کند

به دلیل صعب العبور بودن منطقه و خونریزی داخلی ،زمانی خود را به نیروهای خودی می رسانند؛که به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.

آری مردان خدا این چنین مرگ را به بازی گرفته بودند و برای دفاع از همه ارزش های الهی از خود و از اهل و مالشان گذشتند و برای رسیدن به لقاءالله سر از پا نمی‌شناختند...

کانال رسمے فاطمیون

 @fatemeuonafg313

  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر


شهادتت مبارک شهید مدافع حرم خوش بسعادتت که امیرالمؤمنین شما را برای پاسداری از حریم اسلام و اهل بیت انتخاب کرد.

 شهدای مدافع حرم قم



  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر

خادم الشهدا

@khadem_shohda

  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر


"حسین محمد غندور" ملقب به "جهاد" اهل شهرک "النبطیه الفوقا" و"علاء حسن نجمه" اهل شهرک "عدلون" در نبرد با تروریست های تکفیری در استان حلب سوریه به شهادت رسید.

الشهید المجاهد "محمد موسى حکیم (باقر)

شهدای مدافع حرم قم

 https://telegram.me/joinchat/C9nfRDyiUT8asaRTEMLDAA


علاء نجمه از رزمندگان حزب الله لبنان در درگیری با تروریست های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.

هنیئا لک یا شهید الله 

@bisimchi1




  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر


  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر

هم رزم شهید مجتبی یداللهی : 

بعد از اقامه نماز جماعت  با کلی خنده و شوخی ناهار رو با همدیگر خوردیم و بعد از ناهار نشستیم با همدیگر صحبت کردیم که در بین صحبت ایشان یک مطلب کلی ذهن من رو به خودش مشغول کردو اون چنین گفت:

ما داشتیم باشوخی و خنده با هم صحبت میکردیم که ناگهان شهید با حالت جدی برگشت به من نگاه کرد و گفت: 

حاج مجتبی اگه زنده برگردم ایران و دوباره برگردم به سوریه دیگه مسیولیت نفرات رو قبول نمیکنم و نوکری رزمنده ها رو میکنم چون برای من تحمل این بار مسئولیت حفظ جان نفرات خیلی سخت است و من وقتی که میبینم از رزمنده های تحت امر من کسی مجروح میشود دیگر خواب و خوراک ندارم و از وقتی که به این منطقه امده ام تمام تلاشم بر این بوده است که از رزمنده های تحت امر من کسی مجروح و یا زخمی نشود.

و نحوه شهادت ایشان هم گویای این مطلب بود که در سنگر خط مقدم و در کنار پرسنل تحت امر خود به شهادت رسیدند .

آقا محمودرضا

  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر


مادر معززشهید اسدالهی:

پسر خوبی بود ولی بعد از شهادتش تازه فهمیدم چه پسری داشتم.

الان حسرت می‌خورم که کاش بیشتر کنارش بودم.

به همه گفته ام دسته گلی بود که به حضرت زینب (س) دادم.

ان شاءالله که دلش را شاد کرده باشم و امام زمان (عج) از ما راضی باشد.

 آقا محمودرضا

  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر


توصیه این حقیر به بسیجیان ایران زمین:..

شمارا به خدا قسم 

می دهم،نگذارید،مولای وسرورمان سیدعلی،یک لحظه هم احساس غربت وتنهایی کند،زیرا این سید بزرگوار،نه تنها نگران ایران؛بلکه نگران جهان اسلام است وبا وحدت،همدلی ومعرفت شما،

(لااقل از داخل کشور)با خیال راحت تر وآسوده تر به امورات جهان اسلام رسیدگی نمایند.

حداقل کاربسیج؛حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی ونظم وامنیت داخلی کشور است،نسبت به آن؛آموزش های لازم رابگذرانید و نسبت به امر به معروف ونهی از منکر ؛قوی تر وراسخ تر باشد...

عاجزانه از شما بسیجیان ایران زمین میخواهم؛شمارا به خون شهدای عزیز وبزرگوار؛نگذارید این انقلاب به دست نااهلان بیفتد وگوشتان به پیام های رهبر فرزانه باشد،زیرابه چشمان خودم که هرچه سفارش کرده ورعایت نشده ،از همان جا ضربه خورده ایم ویا اینکه درباره سوریه تحقیق کنید خواهید دید که؛تهاجم فرهنگی،عوام وخواص،همدلی وهم زبانی،بصیرت؛بالا بردن مدارج علمی وتحصیلی ،اقتصاد مقاومتی و.... 

چه بلایی به سر این کشور ویا سایر کشورهای همسایه در آورده است...

حلالم کنید پاییز۱۳۹۴

والسلام علیکم ورحمته الله وبرکاته 

محمود هاشمی

@khadem_shohda

خــــادم الــشهــــدا


  • دوستدار شهدا
۲۹
مهر

شهید مدافع‌حرمـ‌جاویدالاثر  مهدی ذاکر حسینی 

با شهدا رفیق بود، تو مزار شهدا باهم قدم میزدیم همیشه سرمزار احمد گودرزی میرفتیم می گفت منو کنار احمد دفن کنید.

خیلی فروتن و متواضع بود، هیچ وقت تو حرفاش از رشادتها و دلاوریاش حرف نـزد همیشه میگفت حضرت زینب فرمانده ی میدان هستش و کمکمون میکنه، بااینکه تکاور بود ولی هیچ وقت از علایم نظامی ک باید رو لباسها زده بشه استفاده نکرد.

تیکه کلامش خـــــاک پاتـــــم بود، آنقدر خوشرو بود ک با حوصله جواب سوال بسیجیها رو میداد

همه ی کارهاشو درست انجام میداد، این عملیات آخر با توجه ب اینکه مسول خط بود و دستش مجروح شده بود عقب نیومد و همه ی نیروها رو ب سلامت برگردوند خودش موند تو خط و تنهایی جنگید تا بچه ها بتونن عقب بکشن

شهادت دهم رمضان۹۵

محل شهادت خلصه

 بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم

@haram69

  • دوستدار شهدا