بی تماشای تو ، با این هـمہ غمهـا چہ ڪنم ؟
تو نباشی گل من با شبیلدا چه کنم؟
پاسدار مدافـع حــرم شهـید امیر لطفی سالروز شهــادت
سالروز شهادت شهید عباسعلی علیزاده
سالروز شهادت شهید حمید اسداللهی
@jamondegan ┄
بی تماشای تو ، با این هـمہ غمهـا چہ ڪنم ؟
تو نباشی گل من با شبیلدا چه کنم؟
پاسدار مدافـع حــرم شهـید امیر لطفی سالروز شهــادت
سالروز شهادت شهید عباسعلی علیزاده
سالروز شهادت شهید حمید اسداللهی
@jamondegan ┄
پاسبانِ حرم زینب ،
اگر او باشد
چین بہ پیشانی
زوّار نخواهـد افتاد
پاسدار مدافـع حــرم شهید اسماعیل ڪریمی سـالروز شهـادت
سالرزو شهادت شهید فرامز رضا زاده
سالروز شهادت شهید اسماعیل خانزاده
کاش فالِ حافظ شب یلدا بشود ،
یوسف گمگشته بازآید
به ڪنعان غم مخور .
. پاسدار مدافـع حــرم شهیدجاویدالاثر امیرعلی محمدیان
سالـروز ولادت
@jamondegan
بسم الله الرحمن الرحیم
قربة الی الله . .
میگفت: یادش بخیر شب نشینیهامون. پولی نداشتیم ولی همونی هم که بود دنگی دونگی میذاشتیم رو هم تا بساطمون جور بشه. پولا رو که جمع میکردیم، با محمود میزدیم بیرون تا خرید کنیم. میگفت: محمود موتورش رو آتیش میکرد و میپریدم ترک موتورش و تو سرمای اول زمستون میزدیم به دلِ خیابونا.محکم بغلش میکردم و سرم رو میذاشتم روی شونه هاش تا گرم بمونه دلم وسط سرمایِ زمستون. معمولا محمود مسئول خرید میشد. حسابیام هله هوله خر بود. از چیپس و پفک و کرانچی بار میزدیم تا ماست موسیر و انواع ماءالشعیر. میگفت: محمود از میوه غافل نمیشد. سیب و موز رو که میخرید،میرفت سراغِ پُرتَقال!!! بعد هم میرفتیم لادن یکی دو کیلو تخمه میخریدیم تا جنسمون جورِ جور بشه. شبایی هم مثل شب یلدا که خاصتر بودن ولخرجی میکردیم و دو سه کیلویی بستی سنتی میخریدیم که هیچی تو سرمای زمستون مثل بستنی نمیچسبه. میگفت: خریدمون که تموم میشد و برمیگشتیم،یکی یکی بچه ها جمع میشدن تو اتاق ما. پیچ سماور برقی رو میپیچوندیم و یه پتو سربازی پهن میکردیم وسط اتاق و دور پتو میشستیم.کوه پوست تخمه بودکه اون وسط جمع میشد صدای چِرِک چِرِک تخمه شکستن و شوخی بچه ها و خندههاشون قشنگترین صداهاییه که تو عمرم شنیدم،و پایِ اصلی خیلی از شوخیها وقشنگترین صدایِ خنده ها محمود بود. میگفت: شب نشینی، مخصوصا تو شب یلدا بدون بازی نمیشد. سریع دو تیم میشدیم و یه تیکه سنگ میاوردیم و گل یا پوچ رو شروع میکردیم و صدای خندههای حلالمون تا خود صبح ادامه میداشت. آخر سر هم دیوان حافظ رو با سلام و صلوات و بسم الله باز میکردیم و برای تک تک بچه ها تفأل میزدیم،به نیت آرزوهاشون.و این وسط،خیلیا به آرزوهاشون رسیدن ولی ما هنوز منتظریم تا "بگذرد ایام هجران نیز هم" ما هم برسه. میگفت: برای خوش بودن و خندیدن از ته دلِ واقعی و زندگی کردن، پول آنچنانی و ماشین آنچنانی و خونه و ویلای آنچنانی و...نیاز نیست ولی حتما رفیق آنچنانی نیازه...آنچنانی که محمود بود. . . شب یلداست، بعد تو همهی شبام شب یلداست. بعد از تو... . . هر شبِ عمرم به یادت اشک می ریزم ولی بعدِ حافظ خوانیِ شب های یلدا بیشتر . . خب داداش امشبم شب یلداست چشمات رو ببند و نیت کن تا برات تفألی به حافظ بزنم مثل روزایی که داشتمت. نیت کن، یه صلوات بفرست و فاتحه ای بخون. آماده ای؟
بسم الله الرحمن الرحیم...
رفیق محمود شب یلدا تو گل بودی ما پوچ
مابه دیماه پرازحادثهعادتداریم
سربازان آخرالزمانی امام زمان عج
شهیدعقیل خلیلی زاده فدایی حضرت زینب سلام الله علیها
شهیدمحمودرضابیضائی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
شهید احمد مشلب شهید حمید سیاهکالی مرادی شهید محمد ابراهیم همت شهید محمد_رضا دهقان امیری شهید محسن حججی شهید محمد هادی ذوالفقاری شهید مهدی باکری شهید مرتضی مسیب زاده شهید ابراهیم هادی
@AhmadMashlab1995
دوقدم مانده که پاییز به یغما برود!
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
.. دلِ تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
@zakhmiyan_eshgh
می گفت : ما نظامی هـستیم ؛ و برای کارهای دشوار آموزش دیدیم و از پشت میز نشینی امتناع میکرد
پاسدار مدافع حــرم شهـید اکبر ملکشاهـی سالروز شهــادت
jamondegan
اینجانب بنده گناهکار خداوند از شما امت شهید پرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت امامخامنهای نه در حرف بلڪہ در عمـل باشید؛ اینگونه نباشید ڪہ به خاطر حرفِ عدهای منحرف ، حرف ولی بر روی زمین بماند یا اگر حرف ولـی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمـل نڪنیم .
پاسدار مدافـع حــرم شهید محمدرضا فخیمی
سالروز شهـادت
@jamondegan ┄
ای شهـید
از میله های این قفس
نگاهم میرسد به تو
تویی ڪه رها شده ای
از همه تیر و ترڪشهای گناه
جدا شده ای از این تن خاڪی
پرواز را یادم بده ای پرستوی عاشق
شهید عبدالمهدے_ڪاظمے سالروز شهادت
@jamondegan
گفت: اولین شهید از بنی هاشم که برای دفاع از حرم رفت، علیِّ اکبر بود. گفت: اولین شهید ایرانی که برای دفاع از حرم آل الله تقدیم شد هم باید علی اکبر باشه... گفت: وقتی پیکر محرم رو آوردن خزانه تا جوونای محل و رفقاش باهاش وداع کنن، روضه خون روضه ی علی اکبر خوند... چون محرم، تو سوریه، اسمش علی اکبر بود... سلام علیِّ اکبرم...
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی
پاره های بدنت را جگرم سوخت علی
یوسفم ،کاش که می شد
به میان حرمت ببرم پیرهنت
را جگرم سوخت علی
شهید مدافع حرم محرم ترک
@shahid_satar_owrang