قبل از عملیات همه مشغول آماده بودیم؛که علی آقا فرماندمون همه بچه ها رو صدا زد که بیاید در مورد عملیات نظر بدیم.
علی با ذکرصلوات و استعانت از حضرت زینب (س) نقشه رو پهن کرد و توضیح اولیه ای رو در مورد عملیات داد.
گفتم:علی آقا منطقه دقیق شناسایی شده؟
خودت کامل میشناسیش؟ (آخه منطقه دست داعشی هابود و کار ما رو که با شهر حلب آشنایی نداشتیم سخت میکرد )
گفت:نه ولی خدا بزرگه... و ان شالله این عملیات هم مثل عملیات های گذشته موفق میشیم.
همه بچه ها ساکت شده بودند و به علی آقا نگاه میکردند.
ما فقط از روی نقشه منطقه رو میشناختیم و آشنایی نسبی داشتن به منطقه حرف کمی نبود اما علی توکل عجیبی داشت ...
این توکل علی آقا به همه بچه ها قدرت مضاعف میداد.
باخودم گفتم اگه توکل علی رو داشتم هیچ وقت این سوال رو نمی پرسیدم..
کانال شهید @Shahid_aliabedini
شهادت ۲ اردیبهشت۹۵
خان طومان
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــــرم
https://telegram.me/joinchat/BdZTPjviYcoxtTeCDfbqPQ