شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی
۱۰
اسفند

"برادرم آسمانی شدنت مبارک..

برادرم دلتنگی های خواهرت برای پروازت دلمان را خون می کند.ما هم در ایران برادرایی مثل شما داریم که آسمانی شدن...برادرم آسمانی شدنت مبارک...گریه های پنهان مادرت لبخند های پرازاشک برادرت،شرمنده مان کرد...ماهم در ایران مادرایی داریم که از جگرگوشه هایشان گذاشتند...ولی غم بر چهره نیاوردند...می‌شود حس کرد غم پنهان مادریی که فرزندش شهیدشده...می‌شود حس کرد با چشمان  آگاه دید که چگونه پیکر پسرش رادراغوش می گیرد آری او میداند این آخرین درآغوش گرفتن جگرگوشه ی است...آسمانی شدنت مبارک برادرم....ما هم برادرایی داریم مثل غرور غیرت شما...ماهم مادرایی داریم که سر پیکرپسرشهیدش سفیدپوشیدوگریه نکرد....گفت پسرم...مبارکت باشه...

آسمانی شدنت مبارک.....برادرم.

بگذارخنده کنیم،خنده ی پرازگریه...

که اومیایدفصل دیگری اغازمیشود..."

"گمنام"

شهید مدافع حرم 

احمد محمد مشلب 

لقب جهادی 

غریب طوس 

متولد ۳۱ آگوست ١٩٩۵ نبطیه لبنان

شهادت۲۹ فوریه ٢۰١۶ ریف جنوبی حلب تل حمام

اولین سالگرد آسمانی شدنت مبارک

@molazemanharam69

  • دوستدار شهدا
۱۰
اسفند


@bisimchi1

  • دوستدار شهدا
۱۰
اسفند


لحظه دیداے تو...:

همسر شهید پویا ایزدی :

 روز اعزام

خدایا چه لحظات سنگین و گران قیمتی

فقط گریه پشت گریه

پویا اما حرف می‌زد

می خندید

و من را با کلام زیبایش آرام می‌کرد. گفت :

خانم توکلت به خدا باشه‌

من دوست دارم عمر نوح را بکنم‌

اما محبت و عشق به اهل بیت آرام و قرار و از من گرفته.

لحظه آخر گفت

خواهش می‌کنم گریه و بی‌تابی نکن

تا من با خیالی آسوده، به کشتن این حرامی‌ها فکر کنم.

آن روز ریحانه خواب بود که همسرم بیدارش کرد.

او را با خودش به بیرون از خانه برد.

۴۵ دقیقه‌ای طول کشید تا به خانه بازگشتند.

یک شاخه گل رز خریده بود.

با ریحانه به من داد

احساس کردم آخرین محبت‌هایش را می‌خواهد در حقم تمام کند.

و در حال وداع با من است.

گفت: خیلی دوستت دارم.

فراموش نکن…

من هم زدم زیر گریه

پویا فقط لبخند بر لب داشت که حال من از این بدتر نشه.

بعد گفت

مراقب خودت و ریحانه باش....

به ریحانه گفته بود که

مراقب خودت و مامانت باش.

خون تو که از خون رقیه(سلام الله علیها) سه ساله حسین(علیه السلام) پر رنگ‌تر نیست. ان‌شاءالله حضرت رقیه(سلام الله علیها) نگاه ویژه به تو خواهد داشت.

لحظه خداحافظی آخر

ریحانه گریه می‌کرد

اما او سوار ماشینش شد و رفت...

آخرین دیدار

شهادت یکم آبان ماه

ڪانال شهادت زیباست

 https://telegram.me/joinchat/AAAAAED_0TZIRuI5O4Oo-Q

  • دوستدار شهدا
۱۰
اسفند

یک بار که تو نیروی انسانی بودم شنیدم که ابوحامد گفت یک برگه طراحی کنین واسه در اتاقم

یکی از بچه ها نوشته بود

دفتر فرمـانده فاطمیــون

ابوحامد وقتی دید نوشته رو خیلی ناراحت شد گفت: این برگه بدرد نمیخوره ....

یکی دیگه رو طراحــی کنید

دفتر خــادم فاطمیـــون

کجــایید مـــردان بےادعــا

گروه فرهنگے سـرداران_بے_مـرز 

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

  • دوستدار شهدا
۱۰
اسفند

تولدی از جنس بغض . عشق . افتخار 

اولین تولد فرزند ارشد خبرنگار شهید مدافع حرم محسن خزائی 

بدون حضور بابا ......

اللهم ارزقنا شهاده فی سبیلک

@molazemanharam69

  • دوستدار شهدا
۰۹
اسفند


پیکر پاک ومطهر شهید سید علی حسینی رزمنده دلاور فاطمیون که پس از تحمل اسارت و شکنجه های بی رحمانه در سوریه به شهادت رسیده بود . پس از حدود دو سال و نیم به وطن باز گشت.

خوش آمدی دلاور

@haram69

  • دوستدار شهدا
۰۹
اسفند


شهید رضا بخشی :

در منطقه او را به اسم "فاتح" می‌شناختند.

خیلی از رزمنده‌های ایرانی و عراقی و سوری و حتی لبنانی، اسم فاتح برایشان یک عطر و بوی خاصی داشت

وقتی جایی اسم فاتح به میان می‌آمد همگی پشتشان گرم بود که عملیات حتما با پیروزی همراه است.

در طول مدت 2سال حضورش در سوریه عملیات‌های زیادی را فرماندهی کرد، که اکثریت این عملیات‌ها با موفقیت انجام شد.

"مهمترین پیروزی فاتح، عملیات ملیحه بود."

ملیحه منطقه ­ای بسیار استراتژیک در شرق دمشق و اولین منطقه از غوطه شرقیه، در شمال منطقه زینبیه و حرم حضرت زینب(س) است، که از ابتدای جنگ سوریه دست مخالفین بود.

"نیروهای حزب الله لبنان پس از چندین عملیات نتوانستند منطقه را آزاد کنند."

ارتش سوریه هم نتوانست و عاقبت این سرداران بی نشان فاطمیون، در یک عملیات رعدآسا این منطقه را آزاد کردند.

این منطقه از آن روی اهمیت داشت که مشرف به حرم بی بی زینب "س"بود و هر از گاهی خمپاره های داعش به نزدیکی حرم می رسید و بیم آن می رفت که از همین ناحیه به حرم حمله کنند.

اما شیر مردان فاطمیون به فرماندهی فاتح توانستند طوری داعش را فراری دهند که حتی وقت نکرده بودند ادوات و وسایلشان را ببرند.

آقا محمودرضا

  • دوستدار شهدا
۰۹
اسفند


شهید مدافع حرم علی کریمی از تهران 

سومین شهید فاطمیه٩۵

شهادت ساعت١۶ شنبه ٩۵/١٢/٠٧

محل شهادت موصل

وصیت شهید علی کریمی ...

کسی که موج مثبت عجیبی داشت

علی جز فرماندهان تک تیراندازان کتائب حزب الله.. یعنی همان نیروهای خط شکن در آزادسازی موصل که اول اینهامناطق رو آزاد میکردندو بعد نیروهای ارتش و پلیس فدرال پشت سرشون وارد میشدن کتائب حزب الله نیروهای همانند حشدالشعبی و یا حزب الله هستند ،با فرماندهی ایرانی و رزمندگان مخلص عراقی 

✌️"مُجاٰوِراٰنِ ڪَریٖمِہ ... مُداٰفِعاٰنِ عَقیٰلِہ"

https://t.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g

شھداے مدافع حرم قم

  • دوستدار شهدا
۰۹
اسفند


شهیدمدافع حرم کامران نظری

فرزند:ایوب

ولادت:1365

شهادت:1393/3/1

محل شهادت: بصرالحریر

مزار:جاویدالاثر

شهید در افغانستان ولایت سرپل منطقه بلخاب دریک خانواده کاملا مذهبی  چشم به دنیا گشود.

درسن18سالگی کامران پدربزرگوارش را از دست داد.

درسن 23سالگی  ازدواج کرد. کامران یک معلم بود با شنیدن خبر به خطر افتادن حریم اهلبیت ع 

کامران درسال 1393 راهی ایران شد.

وبه فاطمیون پیوست کامران بعد از 40روز در منطقه بصرالحریر براثر اصابت قناصه به پهلوی راست به درجه رفیع شهادت نائل آمد و مفقود گردید پیکر این بزرگوار چون مادرشان زهرا س مفقود میباشد.

 @fatemeuonafg313

 ڪانال رسمے فاطمیون


  • دوستدار شهدا
۰۹
اسفند

نام:ستار

فامیلی‌؛اورنگ

اهل:  کهگیلویه وبویراحمد

تاریخ تولد:1341/4/10

تاریخ شهادت:1394/11/16

محل شهادت:سوریه

محل دفن:کهگلویه—گلزارشهدای نقارخانه شهرستان بویراحمد.

 پژمان اورنگ پسر ارشد شهید سردار ستار اورنگ است که خود نیز ملبس به لباس سبز پاسداری است و آرزویش حضور در جبهه های نبرد علیه دشمنان اسلام است و به این سخن بسنده می کند که رسالت یک پاسدار سی سال خدمت صادقانه وآخر هم شهید شدن در راه خدا است.

به گزارش خبرآنلاین ،شهید سردار ستار اورنگ اولین شهید مدافع حرم از کهگیلویه و بویراحمد است که در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به دست تروریست های به فیض شهادت نائل آمد.

شهید سردار ستار اورنگ اولین شهید مدافع حرم کهگیلویه وبویراحمد در دفاع از حرم حضرت زینب (س) است که سال گذشته در عملیات مستشاری در جبهه های حلب سوریه به دست تروریست های داعش در شهر ریتان شربت سرخ شهادت را نوشید.

پژمان اورنگ پسر ارشد شهید سردار ستار اورنگ است که خود نیز ملبس به لباس سبز پاسداری است و آرزویش حضور در جبهه های نبرد علیه دشمنان اسلام است و به این سخن بسنده می کند که رسالت یک پاسدار سی سال خدمت صادقانه وآخر هم شهید شدن در راه خدا است.

آقای اورنگ از شاخصه های بارز شهید اورنگ بگویید و از آن کلیپ معروف که با یک دست اهداف را در آسمان نشانه می گرفتند؟

اگر بخواهم خودم به تعریف و تمجید از پدرم بپردازم گزافه گویی کرده ام، اما همین بس که تمامی همرزمان و کسانی که در زمان دفاع مقدس تا همین حال با ایشان همسنگر و دوست بوده اند وی را یک صیاد ماهر و یک مربی بزرگ تاکتیک می دانستند.

یکی از رفقای زمان رزمندگی پدرم می گفت، در دوران دفاع مقدس که شهید هفت سال در آن برهه با سن کم در جبهه حضور داشت یک سر و گردن از همه بالاتر بود.

چه شاخصه های باعث شده بود که شهید اورنگ در تیراندازی یکی از ماهر ترین افراد باشد؟

یکی از این شاخصه های شهید، زندگی عشایری و ایلی وی بود و با توجه به عرق عشایر برای دفاع از مام وطن و استفاده آنان از سلاح، شهید نیز با سلاح اخت شده بود که شاید همین موضوع باعث شده است که تمامی لرزبانهای عزیز در تیراندازی با اسلحه مهارت خاصی داشته باشند.

از آن کلیپ معروف بگویید، چند سال بود که شهید اورنگ تفنگ در دست نگرفته بودند؟

شاید بیش از ۲۲سال بود که شهید تفنگ به دست نگرفته بودند و آن تیراندازی بعد از ۲۲سال صورت گرفته بود.( شهید ستار اورنگ در کلیپ تصویری که از وی در فضای مجازی منتشر شده است با اسلحه اهدافی(پاره سنگ هایی) را که به سوی آسمان پرتاب می کنند را با مهارت فوق العاده ای مورد هدف قرار می دهد ).

شما گفتید ۲۲سال تفنگ در دست نگرفتند ،دلیلی داشتند؟

شهید در آموزرشکده های افسری امام حسین(ع) هم مشاور ارشد فرمانده و هم مسئول آموزش چند گردان بود، بخاطر موضوعی داخلی که حتی شهید مقصر آن نبودند و باعث زخمی شدن چند سرباز شده بود خود را مقصر می دانست و به بخاطر همین موضوع تا ۲۲ سال تفنگ در دست نگرفتند.

اسلحه ای که شهید اورنگ از آن استفاده می کردند، چه اسلحه ای بود؟

اسلحه ای شهید اورنگ دراگانوف بدون دوربین بود و هیچ موقع از دوربین بر روی تفنگ استفاده نمی کردند و برخی از همرزمان می گفتند چشمان شهید مانند چشم عقاب بود و هر نقطه ای را که هدف می گرفت به هدف اصابت می کرد.

از این کلیپ تیراندازی به هدف معروف بگویید ، کی بین مردم دست به دست شد؟

داستان فیلم به قبل از شهادت شهید بر می گردد که در یکی از ارکانهای آموزشی صورت گرفته بود، فیلم اول در گوشی من بود و اتفاقی برای یکی از پسر عموهایم ارسال شده بود، که به یکباره متوجه شدیم بین همه پخش شده است.

نظر شهید در مورد پخش شدن فیلم چه بود؟

خودش خیلی ناراحت بود و همیشه می گفت که نباید به دنبال سرتر و بالا تر بودن خود نسبت به دیگران باشیم.

نظر دوستان شهید در مورد اخلاق و رفتار شهید حاج ستار اورنگ چگونه بود؟

رزمنده های زمان جنگ و هم رزمان شهید در وصف وی می گویند که شهید در تیراندازی، اخلاق و رفتار یک فرد نمونه و بی نظیر بود.

یکی از مشخصه های شهید اعتماد به نفس بالا و حضور در عملیات های متداول بود که باعث شد که هم رزمانش نسبت به وی بسیار علاقه داشته باشند و به وی لقب حاج ستار را بدهند.

از زمان کودکیتان بگوید و از کی فهمید که پدرتان یکی فرمانده بزرگ جنگ است؟

قهرمان قصه های هر کودکی پدرش است، شوق من این بود که می گفتند پدرت پلیس است،در آن برهه من فرق نظامی را نمی دانستم ولی از این خرسند بودم که می گفتند این پسر، فرزند یک پلیس است و همین موضوع باعث شد که از همان دوران خردسالی به شغل نظامی علاقه مند شوم و آرزویم همیشه این بود که یک روز بتوانم به عنوان سربازی برای وطن قدم بر روی قدم های پدرم بگذارم.

شهید اورنگ چه سالی وارد سپاه پاسداران شد؟

شهید اورنگ ۱۷ سال داشتند که وارد نهاد مقدس سپاه پاسداران شدند.

چند سال بود که شهید اورنگ در جبهه های نبرد علیه داعشیهای صعودی شرکت داشتند و کی به سوریه رفتند؟

شهید بزرگوار قبل از اعزام به سوریه به عنوان نیروی مستشاری در عراق به نیرویهای بسیجی این کشور آموزش می دانند و به عنوان مثال می توان به نمره ۱۰۰ نیروهای آموزش دیده به شهید اشاره کرد که همه می گفتند یکی از بهترین آموزش دهندگان شهید اورنگ بود.

از اینکه شهید در جبهه ها نبرد علیه داعشی ها به عنوان یک مستشار شرکت کردند، نگران نبودید؟

نه، چون خیالمان راحت بود که شهید مرد جبهه های نبرد و جنگ است، اما شهید همیشه به دنبال گمشده اش که همان شهادت بود می گشت، همیشه برای پاسداران این جمله شهید «کاوه» یک مفهوم زیبا دارد، که پاسدار بعد از پوشیدن این لباس همیشه باید مستعد به شهادت باشد.

از شهید بگویید،رفتار شهید اورنگ با اهل خانه چگونه بود؟

همیشه روحیه جهادی داشت، هیچ وقت خستگی هایش را وارد خانه نمی کرد و در خانه همیشه شاداب بود و می گفت کار و خستگی را باید در موقع آمدن به خانه پشت در بگذاری و بعد وارد خانه شوی.

از رفتن شهید به سوریه بگویید؟

دو سه بار تلاش کرده بود که به سوریه برود، ولی دانشکده نمی گذاشت، حتی یک روز با عصبانیت گفته بود اگر نگذاشتید بروم فیلم های تیراندزایم را پیش رهبری می برم و به ایشان التماس می کنم که من آماده ام ، اما نمی گذارند بروم .

از افراد خانه کسی مخالف رفتن پدر به سوریه نبود؟

اول از همه مادرم بسیار دلنگران بود که با سخن های پدرم در مورد این سفر راضی به رفتن پدرمان به جبهه های نبرد علیه داعشیها شد.

برای کسی که پاسدار می شود، باید این دو اصل را در ذهن خود و خانواده اش بسپاردکه سی سال خدمت صادقانه و دیگری شهادت برای دفاع از مام وطن دو اصل مهم است، در این دو صورت در همه وجه پیروز خواهی بود چون صادقانه به کار خود واقف بوده اید.

دلیل رفتن شهید به سوریه چه چیزی بود؟

همیشه می گفت، شیعه های سوریه به ما نیاز دارند،مردم سوریه هم جنس ما هستند و در این منطقه برای دفاع از ما می جنگند،باید برای دفاع از آنان به کمکشان بشتابیم.

شهید چه زمانی به جبهه های سوریه اعزام شد؟

هفت دی ماه سال گذشته بود که شهید به سوریه اعزام شد و به عنوان یک مستشار نظامی در این جبهه ها به اسلام خدمت کرد.

ازهمرزمان شهید بگویید؟

همرزمان به شهید لقب حاج ستار داده بودند و می گفتند که حاج ستار نفس داعشی ها را تنگ کرده بود و داعشی ها به دنبال روزنه ای برای به شهادت رساندنش بودند.

حتی یکی از همرزمان شهید درخاطره ای آورده است که شهید ۲۰۰ کیلومتر عقب تر از خط بود و وقتی متوجه می شوند که نیروهایش در محاصره دشمن درآمده اند برای نجات دادن نیروهایش به جلو رفته بود و آنها را نجات می دهد.

وحتی آنها گفته بودند که آمدن شهید اورنگ به این منطقه کار خدا بود که باعث شده که نیروهای که گرفتار نقشه دشمن شده بودند نجات پیدا کنند.

شهید،هیچ موقع خودش را از نیروهایش جدا نمی دانست و با اینکه که مربی آموزش بود اما همیشه در خط نبرد علیه دشمن می جنگید.

از حضور شهید در جبهه های سوریه برای ما بگویید و از خصوصیاتش که از زبان همرزمانش بیان شده؟

شهید یک روز قبل از شهادت به یکی از همرزمانش که اهل شهرستان نورآباد بود گفته بود که این شهر(نورآباد) چند شهید مدافع حرم تقدیم اسلام کرده است که همرزمش گفته بود سه شهید، که شهید (اورنگ)در جواب دوستش گفته بود یاسوج در آینده نزدیک یک شهید مدافع حرم خواهد داشت.

همرزمانش همیشه می گفتند که شهید اورنگ در همه چیز یک فرد نمونه بود، در خانه برای ما یک پدر فداکار در ورزش یک ورزشکار با پشتکار بالا، در جبهه یک تاکتیک کار واقعی، این از خصوصیاتی است که بدوت اغماض باید در مورد شهید بیان کرد.

از نحوه شهادت، شهید بزرگوار بگویید در کدام منطقه به فیض شهادت رسیدند؟

شهید اورنگ در عملیات بازپس گیری دو شهر با استقامت نبل و الزهار سوریه که بیش از چهار سال در محاصره داعش بود به شهادت رسیدند.

شهید اورنگ در بیشتر عملیاتها حضور داشتندو شهر نبل و الزهرا را اسوه مقاومت شیعه می دانستند ،چون برای دفاع از عزت شیعه چهار سال محاصره های داعشیهای صهیونیزم صفت را تحمل کرده بودند.

آیا در این مدتی که در سوریه به عنوان یک مشتشارنظامی حضور داشتند تماسی با خانواده گرفتند؟

درست یک شب قبل از شهادت به خانه تماس گرفته بودند و از شهر نبل و الزهرا به عنوان اسوه مقاومت یاد کرده بودند که با رشادتهای رزمندگان مقاومت آزاد شده بود.

از نحوه شهادت ،شهید اورنگ مطلع هستید؟

مقر شهید با محل شهادت دویست کیلومتر فاصله داشت، یکی از همرزمان شهید که فرزندش در خط مقدم و در منطقه ریتان بود می گفت که شهید بیقرار شهادت بود و وقتی که شنیدند که بچه ها در خط در محاصر دشمن در آمدند با عجله گفت باید به این منطقه برویم و بچه ها را نجات دهیم.


  • دوستدار شهدا