رفیقم مادر ندارد ....
بیاد شهید محمدحسن محسنی
گرچه در اینجا سخت است اما شیرین است ....امدیم تا نگذاریم دوباره حضرت زینب .س. به اسارت برود ...در این راه جانهای زیادی دادیم ....
شهیدی از تبار فاطمیون ...شهیدی مظلوم که در حلب جنگید و شهید شد اما پیکرش جا ماند و چند روز تقریبا دوازده روز پیکرش در زیر اسمان خدا ارمیده بود ...
تا اینکه پیدایش کردم .....چه ارام و با وقار خوابیده بود چه زیبا و چه نورانی هیکل تپلش را در اغوش گرفتم و به اندازه اسمون گریه کردم چون میگفت مادر ندارم که برایم عزاداری کند.....
بعداز12روز هنوز زخمش خون تازه داشت....
اسمان هم بحالش گریه میکرد میدانید چرا ......؟؟؟؟؟؟؟؟
این شهید مادر ندارد....!!!
خواهری دارد کوچکتر از خودش و پدری که مدافع حرم است....
اماخواهرش کودک است...
دلش بهانه ی برادر میگیرد اماباپیکربی جانش روبه رومیشود.....
به نقل مرصاد
@Sardaranebimarz
🍁🍂🌾🍂🍂🌾🍁🍂🌾🍁
- ۹۵/۱۰/۰۲