شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی


سید یه رسمی داشت گاهی اوقات بعضی شبها رو با سید می رفتیم تو مسجد شب زنده داری می کردیم ، دو سه نفری تا صبح می موندیم نماز شب می خوندیم ، دعا می خوندیم گاهی خسته می شدیم 

یک استراحت کوتاهی می کردیم تا نماز صبح مشغول عبادت بودیم ، سید همیشه می رفت یک گوشه ای تو حال خودش بود گریه های عجیبی داشت عبا بر دوشش می انداخت و نماز می خوند.

راوی : دوست شهید

کانال شهید مدافع حرم پهلوان آقا سید میلاد مصطفوی

@ShahidMiladMostafavi

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی