گزارشی از گنجینه یک شهید مدافع حرم ۱
یادگاری های شهید مسلم خیزاب؛
گزارشی از گنجینه یک شهید مدافع حرم
شهید مدافع حرم مسلم خیزاب، فرمانده گردان یازهرا(س) بود که مهرماه 1394 در دفاع از حریم اهل بیت به شهادت رسید. حالا از مسلم خیزاب یادگاری به نام محمدمهدی مانده است...
گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید مدافع حرم مسلم خیزاب، فرمانده گردان یازهرا(س) بود که مهرماه 1394 در دفاع از حریم اهل بیت به شهادت رسید. حالا از مسلم خیزاب یادگاری به نام محمدمهدی مانده است و خاطراتی که قرار نیست به این زودیها رنگ ببازند. آقا مسلم همسر همراهی دارد که به وصیت او همیشه و همه جا روبند میزند و ثانیه به ثانیه زندگیاش را به یاد مسلم گره زده است. اعظم رنجبر همسر و محمدمهدی فرزند شش ساله شهید اکنون گنجینهای از یادگاریهای شهید خیزاب را در خانهشان فراهم آوردهاند که ارزش و عیاری به اندازه یاد و خاطره یک شهید دارد.
یک آپارتمان در محله کاوه اصفهان که مکان زندگی همسر و فرزند یک شهید است، چند وقتی میشود که تبدیل به موزهای خانوادگی شده است. این موزه را یک مادر و کودک شش ساله برای دل خودشان ایجاد کردهاند تا همیشه یاد عزیزشان باشند. شهیدی که تنها متعلق به خود و خانوادهاش نبود و دغدغه دیگران را داشت. چنانچه جان خویش را در عین جوانی و اوج بالندگی در جبهه مقاومت اسلامی فدا کرد.
هر روز با شهید
اعظم رنجبر همسر شهید مسلم خیزاب که یکسالی میشود به وصیت این شهید جز با روبند در هیچ انظاری مشاهده نشده است، در خصوص «گنجینههای شهید خیزاب» میگوید: هر روز من و محمدمهدی در حالی چشم باز میکنیم که هال خانهمان دربست در اختیار آقا مسلم است. یک طرف لباسهایش پشت ویترین قرار دارند، طرف دیگر مشتی از خاک مزاری که در آن دفن شده است و سمت دیگر پرچم سرخی که 40 روز بر مزار شهید خیزاب نصب شده بود. هر کدام از این وسایل دنیایی حرف برای خود دارند. حتی برای کسی که اولین بار آنها را میبیند چه برسد به من و محمد مهدی که با خاطرات آقا مسلم زندگی میکنیم.
«گنجینههای شهید مسلم خیزاب» گاهی بازدید عمومی هم دارد. یک وقتهایی اگر از نهادهای معتبر مثل بسیج دانشجویی یا سازمانهای دیگر بخواهند با خانواده شهید دیدار داشته باشند، از این گنجینه نیز بازدید میکنند و خود همسر شهید توضیحات لازم را به آنها میدهد. همان طور که در گفتوگو با ما بخشهای مختلف گنجینه را شرح داد.
همسر شهید میگوید: در معرض دید گذاشتن یادگاریهای شهید خیزاب فکر محمد مهدی بود که خیلی دلتنگ پدرش میشود و میخواست به نوعی یادگاریهای او همه جای خانه جلوی چشمش باشند. پسرم خیلی وقتها روزی چند بار تمام عکسهای پدر را از آلبومش در میآورد و روی زمین میچیند. البته خودم هم توی فکرم بود چنین کاری را انجام دهم. اما به هرحال محمدمهدی استارت کار را زد و از همان وقت شروع کردیم به چیدن وسایل شهید در ویترینها و جای جای خانه.
در خانه این مادر و فرزند به هرجا که نگاه میکنی نشانی از شهید خیزاب خواهی یافت. یا تصویر اوست یا یکی از البسه و کارت شناسایی و میز تحریر و لباسهای فرم و ورزشی و. . . میز کار شهید خیزاب که اغلب شبها روی آن کار میکرد و یادداشت برداری میکرد، در گوشهای قرار داده شده است. همسرشهید در توضیح بیان میدارد: با دیدن وسایل روی این میز میتوان به نکاتی از زندگی شهید دست یافت. اول اینکه همیشه عکس بنده و محمدمهدی کنار دستش بود که نشان از عشق و عاطفه یک شهید به خانوادهاش دارد. تصویر حضرت آقا هم روی این میز بود که نشان از ولایتمداری ایشان دارد. نهایتاً اینکه او در میز کارش همیشه یک چفیه داشت و نشان میداد که تا چه میزان روحیه شهادت طلبی دارد.
پشت یک ویترین مقداری خاک دیده میشود و یک پارچه قرمز. از همسر شهید میخواهیم در خصوص آنها توضیح دهد. وی میگوید: وقتی میخواستند پیکر مطهر شهید خیزاب را دفن کنند من خواستم تا کیسهای از خاک مزارش را به من بدهند. پرچم دور تابوت را هم برداشتم و البته پارچه قرمزی که ۴۰ روز بر مزار شهید بود را به شکل لاله طراحی کردم و کنار خاک تربتش قرار دادم.
- ۹۵/۱۱/۰۵