شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

شرمنده م کردی شهید سید میر حسن جان کاظمی

يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۴۹ ب.ظ

یادم میمونه نگاه و نظر و لطف و عنایتت رو.. شرمنده م کردی اقا سید..

وقتی اون روز خسته و کلافه گوشی دستم بود و عکست یهو اومد جلوی چشمام ..

وقتی که گذرا عکسها رو میدیدم و یک آن توقف کردم و زوم کردم رو عکست..

وقتی صدام کردی و فهمیدم باید مشکلم رو با تو مطرح کنم..

وقتی بر خلاف همیشه که با نجوا و التماس و ادب با شهدا درددل میکردم ؛ ایندفعه خیلی عجولانه و بی اعصاب بهت گفتم اگه زنده ای و صدام رو میشنوی ..

اگر شهید شدی و نرفتی که پشت سرت رو نگاه نکنی...

اگه شاهدو ناظر برمن هستی..اگه حواستون به این دنیا و آدمهاش هست ..

ای که دستت میرسد کاری بکن!!

.  این مشکل کوچیکم که حالم رو چند وقته گرفته ضربتی حلش کن... نمیخوام وقت و انرژی و روحم رو سر این مشکل  تلف کنم...

ایندفعه بر خلاف همیشه اصلا حتی اشک هم نریختم.. اما ته دلم یقین داشتم به حرفهام.. به اینکه حواست شش دنگ به منه..

و حل شد.. مشکلم رو خود شما حل کردی.. دوروزه..!!! .

و من حتی تعجب نکردم که چقدر زوووود!!! چون عقیده و یقین داشتم کار شماست و شما میتونی و قدرتش رو داری و زنده ای و صدامو میشنوی و ... .

شهدای پاکستانی مدافع حرم 

قم بهشت معصومه 

قطعه ٣١

https://telegram.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g

شھداے مدافـــع حـــرم قــــمــ

  • دوستدار شهدا

سید میر حسن جان کاظمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی