خستگی را خسته کرده
اگر از من بپرسند یکی از رزمندگانی که تو جنگ تحمیلی و مدتی را که در سوریه بودی، دیدی که خستگی را خسته کرده بود، چه کسی است؟ بدون هیچ فکر کردنی ، بی شک نام شهید رجایی فر را خواهم آورد.
در طول مدتی را که من با او بودم، جز تلاش و کوشش بی امان و کارهای طاقت فرسای شبانه روزی چیزی ندیدم، بدون منت و خالصانه ماموریتی که به او سپرده می شد را به درستی به پایان می رساند و از آن دسته رزمندگانی بود که در هر شرایطی برای پایان درست ماموریتش بی وقفه تلاش می کرد...
تو خان طومان که بودیم هر دو شب در میان و گاهی هم هر شب، به تعداد شش الی هفت هزار کیسه ی خاک را برای سنگر سازی به خط مقدم می برد تا دوستان همرزمش جان پناه خوب و محکمی را داشته باشند. بی ریا در پر کردن گونی ها و خالی کردن آن ها در خط مقدم، به نیروهایش کمک می کرد.
بارها شاهد بودیم که سر تا پایش خاکی بود به طوری که در چند متری شناخته نمی شد. همیشه به چشمان خسته و سر و روی خاک آلودش غبطه خوردم
و به نظرم هیچ عمل تکریمی نمی توانست از مجاهدت خالصانه اش تجلیل به عمل آورد، به جزء اهدا مقام شهادت که از سوی خداوند منان به او تقدیم شد..
به قلم مفید اسماعیلی سراجی
شهید حسن رجایی فر
لشکر آسمانی ۲۵کربلا
@bisimchi1
- ۹۵/۱۱/۱۶