شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

ماجرای جالب گفتگوی عمار با تکفیری ها

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۵۶ ب.ظ


 ما همون هایی هستیم که...!

"یکی از بی سیم های تکفیری ها افتاد دست ما. سریع بی سیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگویم. عمار آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.

گفتم پس چی بگم به اینا؟!

گفت بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلوله هایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود می اومد...

... سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟

گفت به اونها بگو ما همون هایی هستیم که صهیونیست ها رو از لبنان بیرون کردیم... ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم... ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله... هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست ها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است...

...بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان. 

بعد از ظهر همان روز 12 نفر از تکفیری ها تسلیم ما شدند.می گفتند از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند."

 اصل این ماجرا را در کتاب بخوانید!

 کتاب عمار حلب 

زندگینامه شهید محمدحسین محمدخانی

صفحه 206

@shahidmohammadkhani

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی