میخوام خط شکن باشم…
«شهید مفقودالجسم مدافع حرم سیدحسن حسینی از شهدای لشکر فاطمیون»
فرزند: سیدحسین
شهادت: ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
محل شهادت: سوریه - بصرالحریر
به روایت همرزم شهید:
شب عملیات قرار شد ماشینها رو بزاریم نقطهی رهایی و بعد از اینکه به دشمن تک زدیم و خط شکسته شد ماشینها رو هم بیاریم.
من هم چون ماشین تحویلم بود دنبال یک نفر می گشتم که ماشین را تحویلش بدم و خودم بچها را همراهی کنم؛ دنبال کسی بودم که بتونه عملیاتی رانندگی کنه و زیر دید و تیر دشمن کم نیاره.
بعد از کمی پرس و جو متوجه شدم سیدحسن راننده ی قابلی هست و شب عملیات چند ساعتی مونده بود به حمله ازش تست گرفتم و بعد از کلی صحبت ماشین رو تحویلش دادم.
حدودا نیم ساعتی مونده بود به حمله که سیدحسن اومد پیشم و بهم گفت:
حاجی من نمیتونم ماشینو تحویل بگیرم…
گفتم چرا؟
بهونه های مختلفی آورد که من قبول نکردم بعد به جد شهیدش امام حسین(علیه السلام) قسمم داد که منم ببرین...
گفتم:
سید جان شما بعد ، با بچه های دیگه، پیش ما میاید.
گفت:
نه میخوام خط شکن باشم…
خوب چهره اش یادمه به حالت التماس گفت:
تورو به امام حسین قسم منم ببر.
دیگه مونده بودم چی بگم، اون هم با ما اومد و فردا صبح دیگه ندیدمش.
چون سیدحسن حسینی هم به جد شهیدش امام حسین(علیه السلام) پیوست ؛ پیکر پاک و مطهرش دست تکفیری های افتاد
روحش شاد و راهش پر رهرو...
گروه فرھنگی سرداران بی مرز
@Sardaranebimarz
- ۹۶/۰۷/۱۴