شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

محمدرضا با تمام وجود برای شهدا کار می کرد...

چهارشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۴:۲۷ ب.ظ


بسم ربّ الشهداء

اسفند ماه سال نود و دو باهم در دوکوهه خادم الشهداء بودیم. 

محمدرضا مسئول پشتیبانی دوکوهه بود و به همین علت مدام در رفت و آمد بود

او طبق برنامه از اذان صبح تا حدوداً ساعت ده شب در حال خدمت به زائران شهدا بود.

و چیزی که از او در خاطرم مانده این است که شب زمانی که برمی گشت، مستقیم به گردان تخریب می رفت و آنجا تا می دید کاری بر زمین مانده  از دیگران سبقت می گرفت برای انجام دادنش.

بعضی از شبها  تا اذان صبح روبروی محل اسکان زائران پست داشتیم. 

هر وقت باهم بودیم، محمدرضا جای من هم پست می داد و به جای من هم بیدار می ماند.

هیچ وقت در دوران خادمی،  آثار خستگی را در  چهره ی او ندیدم.

محمدرضا  با تمام وجود برای شهدا کار می کرد...

عاقبت خودش هم به این قافله رسید و پیشوند نام شهید را به خود اختصاص داد.

خاطرات دوستان شهید محمدرضا دهقان امیری

راهیان نور

| @Shahid_Dehghan

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی