شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

شهید محرم

جمعه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۲۶ ب.ظ


شهدای محرم 

آقا سید مهدی برادر بزرگوار شهید سید میلاد مصطفوی :

سید میلادخیلی تلاش کرد اعزامش کنند سوریه

حتی گفته بود خودم هزینه بلیط هواپیما و مخارج خودم را پرداخت می کنم فقط مرا با خودتان ببرید.

روزی که گفتند می توانی بروی ازخوشحالی سرازپا نمی شناخت.

در سن 29 سالگی برای دفاع از حرم حضرت زینب "س" به سوریه رفت

 دشمن ملعون درحال پیشروی بود که توسط تک تیرانداز مورداصابت گلوله ازناحیه گلوقرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.

همرزمشان (شهید قدیر سرلک) خواستن سیدمیلاد روبیارن عقب زخمی شدن و نتوانستن  بیارنش عقب 

یکی از  همرزمهای دیگر ایشان "شهید مجتبی کرمی" هم وقتی رفتن که پیکر  آقا سید میلاد رو بیارن عقب ایشان هم شهید می شن و 

پیکر سید میلاد دست داعشیهای حرامی می افته

 دست و پا و سر مطهر رو از تن جدا می کنند و با خودشون می برند.

پیکرشون چند روز جلو آفتاب می مونه و کسی از محل پیکر خبر نداشت

خود شهید گفته بود اگر قسمت شد و شهید شدم پیکرم رو نیارین عقب می خوام گمنام بمونم.

پیکرش حدود 20 روز بعد از شهادتش برگشت، در همین فاصله یکی از همرزمان برادرم خواب ایشان را دیده بود و در خواب از ایشان پرسیده بود  سید میلاد کجایی؟

گفته بود من دوست دارم که گمنام باشم اما پدرم، برادرم و خانواده چشم انتظار من هستند 

بخاطر بیقراری های پدرم باید برگردم

در خواب گفته بود که تو کجایی؟ برادرم گفت دنبال من آمدند و مرا پیدا نکردند به این آدرس که من می‌گویم بیایید من آنجا هستم

 این رزمنده بزرگوار با فرمانده‌شان هماهنگ کردند و طبق آدرسی که برادرم در خواب داده بود دنبال سید میلاد رفتند و همانجا پیدایش کردند.

 @Agamahmoodreza

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی