خاطره ای از شهید محمد حسین محمدخانی ۲
دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۵۰ ب.ظ
ناراحت بود ... بهش گفتم محمدحسین چرا ناراحتی؟! گفت: خیلی جامعه خراب شده، آدم به گناه می افته! رفیقش گفت: خدا توبه رو برای همین گذاشته و گفته که من گناهاتون رو میبخشم. محمدحسین قانع نشد و گفت : «وقتی یه قطره جوهر میافته روی آینه، شاید دستمال برداری و قطره رو پاک کنی ولی آینه کدر میشه...»
حاج عمار پاسدار مدافع حرم شهید محمدحسین محمدخانی
@zakhmiyan_eshgh
- ۹۹/۰۴/۱۶