مردی که هنوز فکر رفتنش جگر را می سوزاند
شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۳۱ ب.ظ
بیاد آنکه ژنرال بود اما اهل پشت میز نشینی و لیموزین دودی و بادیگارد و شاسی سواری و برج سازی نبود
قلمت بشکند تاریخ اگر ننویسی، اگر از سردار بی دست و سر ننویسی، ننویسی که دستش به زمین افتاده، بهر امنیت و آسایش ما جان داده..... ۴۱ سال به جنگ و نبرد و پیکار؛ ۴۱ سال همه خواب بودیم او بیدار... روستازاده ای که شده بین المللی.... راز و رمزش خدا بود و فرمان ولی..... آری این وطن ملک سلیمانی و طهرانی هاست نه جای سگ صفتان خاوری و طبریهاست!
پ ن :عکس کمتر دیده شده از مردی که هنوز فکر رفتنش جگر را می سوزاند.
او رفت اما با سپاهی از شهیدان خواهد آمد....
شادی روح قاسم ایران شهید سلیمانی صلوات...
@zakhmiyan_eshgh
- ۹۹/۰۵/۱۸