شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی
۲۴
آذر

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، این روزها که عطر و بوی شهادت همه ایران را فراگرفته است، هر روز شهرمان میزبان پیکر شهدایی است که به دفاع از آرمان خود از جان و مال و خانواده‌شان می‌گذرند و به دیاری می‌روند که خارج از مرزهای این مملکت است؛ می‌روند تا از حرم دفاع کنند.

بانو زینب(س) امروز عباس‌هایی دارد که جانشان می‌رود اما اجازه نمی‌دهند کسانی که از انسانیت بویی نبرده‌اند اندک اهانتی به حرم اهل بیت(ع) بکنند، امروز نه تنها ما بلکه خیلی از برادران و خواهران مسلمانمان نیز در کشورهای اطراف، زندگی‌ و آسایش خود را مدیون این بزرگ‌مردان هستیم.

شهید جواد کوهساری از اهالی شهر مشهد که ۲۹ سال سن داشت، در نبرد با تروریست‌های داعش در اطراف شهر فلوجه به شهادت رسید؛ در طی سلسله گزارش‌های ایکنا در خصوص شهدای مدافع حرم این بار به سراغ این شهید رفته‌ایم.

علی‌مدد کوهساری، پدر شهید جواد کوهساری پسر شهیدش را اینگونه معرفی می‌کند: در سال ۱۳۶۴ جواد در مشهد به دنیا آمد، لیسانس حسابداری داشت و دانشجوی حقوق بود سربازی‌اش را در نیروی هوایی مشهد گذراند.

وی ادامه داد: حدود ۱۷ سال عضو فعال بسیج بود به ولایت علاقه بسیاری داشت بسیار با اخلاق بود، آنقدر گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب بود که دو سه سالی می‌شد با دوستانش به مناطق جنگی، جمکران، و حرم امام خمینی(ره) می‌رفت.

پدر شهید کوهساری با اشاره به اینکه جواد همیشه خبرهای سوریه و عراق را پیگیری می‌کرد، افزود: از طریق برادرش از مادرش خواست که عازم سوریه شود اما من راضی به رفتنش نبودم.

علی مددکوهساری ادامه صحبت خود را اینگونه بیان می‌کند: وقتی او را در لباس جنگ دیدم سر و صورتش را بوسیدم و گفتم: «من راضی‌ام، برو ...»

وی عنوان کرد: تمام مدارک رفتنش را آماده کرده بود و با مصطفی عارفی عازم عراق شد؛ وقتی خبر شهادت جواد را دادند دائم با خودم فکر می‌کردم که  مصطفی عارفی هم تا سالگرد جواد به او می‌پیوندد که همین هم شد.

پدر شهید کوهساری با بیان این مطلب که فرزندم مربی تخریب‌چی بود، بیان کرد: در تمام فنون جنگی آموزش دیده بود و در عراق هم مین‌ها را خنثی می‌کرد.

علی‌مدد کوهساری در ادامه گفته‌های خود تصریح کرد: فوق‌العاده پاک و باحیا بود، ابداً ذره‌ای لغزش از او ندیدم، به پدر و مادرش احترام زیادی می‌گذاشت؛ هیچ‌گاه کاری انجام نداد تا بر سرش فریاد بزنم.

وی با بیان اینکه صادق، درست‌کار بود، اظهار کرد: یکی از همرزمان او در عراق می‌گفت: «جواد در حالی‌که تیرها مثل رگبار از روی سرش رد می‌شدند در حال جمع‌آوری مین‌ها بود تا راه را باز کند همان چند روزی که عراق بود خیلی عرب‌ها با او دوست شده بودند، آن‌قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود اما جواد می‌گفت من آمده ام تا به هر شکلی که هست هرکاری که از دستم برمی‌آید انجام دهم و به شهادت برسم.

پدر ادامه می‌دهد: پسرم گاهی به آسایشگاه جانبازان امام خمینی(ره) در پارک ملت نیز سرمی‌زد؛ جانبازان را حمام می‌برد و آن‌ها را خیلی دوست داشت، بعضی‌ از جانبازان با صندلی‌های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسم او آمده بودند.

علی مدد کوهساری با ذکر این مطلب که تا زنده‌ام خوبی‌هایش را از یاد نمی‌برم، اضافه کرد: جواد دائم از من می‌خواست تا او را دعا کنم اما اسمی از شهادت نمی‌برد اما می‌دانستم وی چه می‌خواهد.

پدر شهید کوهساری در ادامه با اشاره به ارادت خاص پسرش به امام رضا(ع) گفت: خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به شهادت رسید فلوجه نزدیک حرم امام جواد(ع) است، جواد در همان مکان پر کشید. 

وی بیان کرد: روی هیچ‌یک از قبور شهدا نام «ثار‌الله» حک نشده است اما روی مزار فرزندم نوشته‌اند: «مدافع حرم ثارالله» اولین کسی که از مشهد در عراق شهید شد فرزند من بود.

  • دوستدار شهدا
۲۴
آذر

سردار حسن اکبری

ازجانبازان دفاع مقدس 

 برای دفاع ازحرم حضرت زینب(س)

 سرانجام درحالیکه فرماندهی گردان تخریب رادر«تدمر»برعهده داشت .

حین مبارزه باتروریست‌ها به 

شهادت رسید..

@khadem_shohda

روحانی شھید مدافع حرم «سیدمحمدمھدی هاشمی نژاد» بعد ۹ ماه از شھادتش شناسایی و در روز دوشنبه ۲۹ آذرماه در شھر مقدس قم تشییع خواهد شد.

  • دوستدار شهدا
۲۳
آذر


حلب آزاد شد، این سه کلمه طولانی ترین جمله این روزهای من را تشکیل می دهد.

جمله ای که از هزاران نام تشکیل شده است. از هزاران خاطره، از هزاران داماد و هزاران پدر! این جمله مجموعه ای از هزاران عکس یادگاری است.

حلب، مثل دیگر شهرها نام زنی نیست که عاشق های زیادی برای آن عاشقانه سروده باشند.

حلب، نام ترانه ای است که بچه های شهدا فردا روی صفحه اول دفترهای مشق شان می نویسند، مثل من که روی تمام دفترهایم نوشته بود "مجنون"! و من که از خیبر به بعد هیچ حرفی را جز جنون نمی فهمیدم.

مردم حلب، به خانه هاتان برگردید. آب و جارو کنید و شهر را از نو بسازید. اینجا، برای خیلی هامان رفیق آب خورده است، برای خیلی هامان برادر و پسر، برای بعضی ها همسنگر و برای چندتامان پدر! قدر این خاک را بدانید، آن طور که قدر فرزندان تان را می دانید.

مردم حلب، به خانه هاتان برگردید، دروازه های این شهر با دست مردی باز شد که زیر مسلسل های غربی و حرف های شرقی ایستاد و پا پس نکشید. مردم حلب، به خانه هاتان برگردید، شهر به لطف خون جوانان وطن امن است، ادخلوها به سلام آمنین

پی نوشت

به برادرانم در حلب: حال همه ما خوب است، به جز آنها که دیگر چشم به راه مدافع حرمشان نیستند.

محمد مهدی همت

سه‌شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۵


@bisimchi1

  • دوستدار شهدا
۲۳
آذر


اینم نامه های بسیار زیبایی که در جعبه های کمک های مردمی به مدافعان حرم ( فاطمیون)

@fatemeuonafg313

 ڪانال رسمے فاطمیون

  • دوستدار شهدا
۲۳
آذر


رفیق اش گفت: حسین تو که پاسدار نیستی نمیترسی بعد شهادت ات فراموش بشی؟"

گفت: وصیت کردم روی قبرم بنویسند(کارگر شهیدحسین بواس)

به نقل از همرزم شهید

@bisimchi1

  • دوستدار شهدا
۲۳
آذر

بسم رب الشهدا و الصدیقین 

‏‎مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها « یـاسیـن رحـیمی » از تیپ سرافراز فاطـمیون در راه دفاع از حرم عقیله بنی هـاشم به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

@bisimchi1

  • دوستدار شهدا
۲۳
آذر

بسم رب الشهدا و الصدیقین

« حاج احمد جلالی نسب » از پاسداران یگان امنیت امام علی(ع) سپاه قم صبح امروز در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

@Haram69

  • دوستدار شهدا
۲۱
آذر

  • دوستدار شهدا
۲۱
آذر


متن زیبا نوشته شده توسط خواهر محترم وبزرگوار 

شهیدمدافع حرم محمداسدی

غلامعباس 

باسلام وعرض تسلیت خدمت خداجویان دشت کربلا

توکیستی؟ ازکدامین مهرزاییده شدی ؟ازکدامین چشمه نوشیدی، راهت زکجاآغازمی شدقلبت به وسعت کدام دششششت بودونانت ازگندمهای حلال  کدام صحرا آسیاب گشته بودودردل کدام شاهچراغ بیعت خویش رادرراه مجاهدت حق بستی وچگونه دخیل کاروان عشق حسین گشتی وباکدامین نجواغلامی فرزندحیدرکراررادرگوش زمان مکررومکرم داشتی 

توشهیدی زائیده سحرگاه مبعث ،،،همسرابانغمه اذان پابه جهان هستی گذاشتی تااز همان شروع تکبیرعشق رابرسجاده مادراقامه کنی 

وتونیزمبعوث گشتی تاپیام آورخانواده ،محله واجتماع خویش باشی وازاینرو نامت راباخود آوردی * محمد*

وازهمان روز اول مولود دعوت شده کاروان ارباب ومولای خویش شدی ...چرا که مولای حق ،حسین باکاروان واهل بیت خویش درروزمبعث به سوی سرزمین   کرب وبلارهسپارشد

وتونیزهمچو ن جدت ((حبیب بن مظاهر))

ندای هل من ناصرینصرنی امام زمانت رالبیک گفتی وبه رسم قبیله ات بنی اسد بارها بردل یزیدیان زمان رفته وپیکر پاک شهدا را می آوردی و به حکم وجدان ووظیفه شناسی پیکرهمرزمانت رابه وطن باز میگرداندی چراکه دغدغه اسلام وهدایت خفتگان وخواب زده گان راداشتی تابه برکت حضورپیکرشان عده ای ازخواب غفلت بیدارشوندودیگر اینکه به رسم ادب ومهروجودت آنهارابه دستبوسی پدرومادرشان برسانی  ومادرانشان راازچشم انتظاری درآوری همان شد که لبیکت رادربلندای پله معرفت وخلوص پدیرفتندوبه حضور طلبیدندت

((خوشا به حالت غلامعباسم ،مردخاکی وبااحساسم که امسال درخیمه های ارباب چون همیشه رجز میخوانی 

محرمهای گذشته دلم خوش ومحکم به حضور غیرتت درهیاتها بود وامسال ،جان خواهردلم بسیار خوش تر،که درمحضرشان درروضه های اربابت حسین علیه السلام برای غریبی حضرت مهدی اشک می ریزید وشفیعمان هستی برادرم

لشگرغلامان عباس ع

شھداے مدافـــع حـــرم قــــمــ

@jnudabbas

  • دوستدار شهدا
۲۱
آذر


خوب درس بخوانید و درخود روحیه شهیدان راتقویت کنیدشما شیرزنان آینده‌ کشورید 

دیدار با خانواده شهدای مدافع حرم

۹۵/۹/۱

فرزندان شهید میثم مدواری

@khadem_shohda

  • دوستدار شهدا