پیام کودک عراقی پس از ویرانی خانه شان توسط داعش ملعون
سخنی بزرگ از مردی کوچک
ثمره تربیت حسینی
(اموالمان فدای حسین و حشدشعبی)
کانال روشنگری
@roshangarii
پیام کودک عراقی پس از ویرانی خانه شان توسط داعش ملعون
سخنی بزرگ از مردی کوچک
ثمره تربیت حسینی
(اموالمان فدای حسین و حشدشعبی)
کانال روشنگری
@roshangarii
شهید علیرضا حاجیوند قیاسی
شهید شاخص جامعه کارگری خوزستان در سال۹۵
شهید مدافع حرم
ولادت: ۱۳۶۴ - دزفول
شهادت: ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - نبل و الزهرا
مادرم یادت باشد که اگر در این راه کشته شدم و برنگشتم من خود را وقف اربابم حضرت ثارا… کردم و چیزی که هدیه داده می شود را کسی پس نمی گیرد و فقط پیش خودت بگو به فدای سر حضرت ثارا….
مادر یادت هست که گفتم دوست دارم بدنم پاره پاره شود؟
یادت هست که گفتم دوست دارم از بدنم فقط قطعه ای کوچک برگردد که مردم زیر جنازه من خسته نشوند؟
پس به من قول بده که جان حضرت زهرا(س) بی قراری نکنی چون اینجاجای ما خیلی خوب است این جا بوی ارباب می دهد..
یسیم چی
@bisimchi1
سردار مینایی مسئول کنگره سرداران استان فارس :
روزی که سردار اسکندری داشت اعزام می شد سوریه ، داخل فرودگاه دیدمش...
بهم گفت حاج مجتبی تو این نمایشگاه شهداتون عکس ما رو هم میزنی؟
بهش گفتم تو شهید بشو من خودم عکستو می زنم تو نمایشگاه شهدا !
بعدش خداحافظی کرد و از هم جدا شدیم .
بعد از رفتن حاج مجتبی ، سردار اسکندری عکسش رو میده به یه نفر و میگه برو اینو بده به سردار مینایی !!
الّلهُــمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـرجَ
@khadem_shohda
خــــادم الــشهــــدا
خاطره ای از شهید حمید سیاهکالی
حمید آقا خیلی از غیبت بدش میومد اصلا خوشش نمیومد جایی نشسته کسی غیبت کنه... سعی میکرد مجلس رو ترک کنه...تو خونه همیشه میگفتن دلم میخواد تو خونه من غیبت نباشه...دلم میخواد خدا و ائمه به خونه زندگی من یه جور دیگه نگاه کنن...بسیار مهربان بودن و مودب..رفتارش با فامیل و همسایه زبانزد بود انگار این مرد خوبی تمام رو داشت، هیچ وقت عصبانیت ایشون رو نمیشد دید بی اندازه صبور بودن و مدام ذکر لبش این بود ...و کفی بالله ناصرا، پایین وصیت نامه هم این ذکر رو نوشتن تا صبوری برای خانوادشون بمونه...
روایت از همسر شهید
کانال شهید
@modafehhh
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@Haram69
شهید جواد محمدی یک روز با شماره عراقی تو وایبر بهم پیام داد
گفت چطوری
گفتم خوبم شما؟
بعد چیزی ننوشت
دیدم یک عکس اومد
باز که شد دیدم جواد محمدی است.
بهش گفتم چاکریم و حال و احوال .
بعد یک جمله گفت
بهم گفت صورتم رو نگاه کن همش داره سفید میشه
دعاکن تا دیر نشده منم بخرن
دارم پیر میشم دعاکن شهید بشم.
بالاخره شهید شد.
به قول شهید چمران که فرمود
تاپروا نکنی ، پر وا نکنی.
شادی روح همه شهداء صلوات
نوشته های محمد جواد
دلم تنگ شده محمود...
تنگ اون روزا که فاصله مون یک تماس یا یک پیامک بود،
و بعد هم سر قرار
من و تو
من پیاده تو سواره..
محمود حتی دلتنگِ موتورتم
من و تو و موتورت و خیابونا،
آخ که دلم داره میترکه...
دلم تنگتِ محمود...
چه میشود که دوتایی ، من و تو تنهایی
غروب خسته یک ظهر گرم رویایی
پیامکم برسد که ، قرارمان آنجا
کنار سرو قدیمی ، همان که میدانی..
. Archive
شهید محمدحسن قاسمی
نخستینشهید مدافع حرم ازجامعه یپزشکی
روزتمبارکاےفداییزینب
روز پزشک
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@haram69
شهید کربلایی«مصطفی خادمی»
فرزند:«احمدحسین»
متولد: 1371
شهادت: 1393/7/10
با تحصیلات راهنمایی ساکن قم بود.
از سنین کودکی بسیار باهوش بود که همه از هوش بالای او متعجب می شدند.
«مصطفی» پسری بسیار شجاع، ساده، خوشاخلاق و نترس بود و تا جایی که توان داشت به همه کمک میکرد.
تمام دوستان و همسایه ها و همکارانش از او راضی بودند و از اخلاق خوب «مصطفی» تعریف میکردند.
بسیار دلسوز بود و بچه های کوچک را بسیار دوست داشت و همیشه برای آنها خرید میکرد، تا جایی که هیچ پولی برای خودش باقی نمیماند.
وی پس از ترک تحصیل مدتی به کار مشغول شد تا اینکه بحران و جنگ سوریه آغاز شد.
او چندین بار بحث جهاد را مطرح کرد اما مادرش میگفت:هنوز تو کوچک هستی!
دوسال از جنگ سوریه گذشت، تا اینکه یک شب به مادرش گفت که برای همه شیعیان جهاد واجب شده است و باید از حرم بی بی زینب(س) دفاع کرد تا مبادا دست تکفیری ها به حرم برسد.
آخرین بار به مادرش و دوستاش گفته بود که این دنیا هیچ ارزشی ندارد و بهترین مقام ، شهادت است... آدم باید به جایی برود که به دردش بخورد.
بلأخره«مصطفی» در تاریخ 1393/5/11 عازم جبهه سوریه شد و مدت 65 روز در سوریه حضور داشت.
در این مدت هر وقت که با خانواده تماس میگرفت از همه طلب حلالیت میکرد چندین بار که با مادرش صحبت میکرد میگفت: مادر حلالم کن و از همه برام حلالیت بگیر.
سرانجام در تاریخ 1393/7/10 در همان اولین اعزام در یک عملیات در شهر حماء به شهادت رسید و به آرزوی خود رسید و خود را فدای بی بی زینب(س) نمود.
در آخرین تماس با مادرش گفته بود: که نگران نباش مادر من دو هفته دیگر برمیگردم.
آری«مصطفی» به قولی که به مادرش داد ، عمل کرد و درست سر وعده خود برگشت ولی دیگر او فقط «مصطفی» نبود حالا او فدایی بی بی زینب(س) شده و شهید«مصطفی» بود...
بعد از شهادت«مصطفی» همرزمانش که برای عرض تسلیت می آمدند همه از خوشاخلاقی ودلسوزی«مصطفی» با همرزمانش تعریف میکردند.
یکی از خاطرات شهید«مصطفی» از زبان یکی از مسئولین اعزام :
چون مصطفی از ناحیه چشم سمت چپ مشکل داشت موقع اعزام با مشکل روبرو شد و مسئولین اعزام با رفتن وی مخالفت کردند و گفتند که با یک چشم نمیتوانی اعزام شوی و باید برگردی.
«مصطفی» در جواب گفته بود که یک چشمم که نمیبینه خب کار خداست اما چشم دیگرم که میبینه و میخوام اونم فدای حضرت زینب(س) کنم.
حالا که بی بی زینب(س) منو طلبیده شما مانع میشید. باشه من برمیگردم ولی اون دنیا شما باید جواب حضرت زینب(س) رو بدید و مسئولین اعزام همه از این حرف «مصطفی» خیلی تحت تأثیر قرار گرفته و با اعزام«مصطفی» موافقت کردند.
روحش شاد و راحش پر رهرو باد
https://telegram.me/joinchat/DpIqP0DToTo9wl4Q14Jchw
کانال رسمی فاطمیون
پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت
من المبلغ عنی الی سعاد سلامی..
'حافظ"
یکم شهریورماه سالروز ولادت
تخریبچی شهید محسن فانوسی
شهادت: ۹آبان۹۴-سوریه
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
بیسیم چی
@bisimchi1
سلام بر دلیر مرد بزرگ
سلام بر ابراهیم عشریه
امروز اول شهریور سالروز میلاد شهید مدافع حرم جاویدالاثر ابراهیم عشریه است،
شهید مدافع حرم تولدت مبارک
بسم رب الشهدا و الصدیقین
درتاریخ ۱۳۵۶/۰۶/۱ مردی از قیبل عشق و از تبار حسینیان پا بر عرصه هستی نهاد و با آمدنش جمعی را معشوق خود کرد، اما اینان خبر نداشتند که او زینبیست و قرار است ابراهیم وار به قربانگاه برود و گلستانی از عشق و شور برای ما دنیا زدگان فراهم کند، آری جاویدالاثر شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه با عشق حضرت امام حسین علیه السلام در عرصه هستی و در لباس مقدس پاسداری از اسلام عزیز قدم در میدان جهاد بگذاشت و برای اینکه یک سرباز خوب و ناب حضرت ولی عصر عجل الله باشد از نظر جسمی و روحی خود را آماده کرد تا در میدان جهاد نفس و جهاد در جبهه مقاومت اسلامی اسیر هواهای نفسانی نشود، استاد و مربی جدو و یک عبدالله به تمام معنا ک یک مربی نظامی پر از عشق که ابراهیم وار می سوخت برای اسلام و در نهایت آنقدر سوخت چون شمع که خدای ابراهیم اورا به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود، رساند و جاویدالاثر شد . . .
تقدیم به خانواده محترم شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه
کانال شهدای مدافع حرم قم
https://telegram.me/joinchat/C9nfRDyiUT8EazsObYH3rA
بسم الله
خط نوشته ها و طراحی های گوشه دفتری شهید مدافع حرم
روح الله قربانی
@khadem_shohda
خــــادم الــشهــــدا
نشر معارف شهدا در تلگرام.