شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

۱۱۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۰۴
خرداد


یادش با صلوات 

@jamondegan

  • دوستدار شهدا
۰۴
خرداد

دستخط شهید چندروز قبل شهادت

سوریه

هنگامیکه متوجه شد

یکی ازاهالی روستا

مریضی سختی داره

اورابا وسیله شخصی برای زیارت ودرمان به مشهد میبره

و پس ازدرمان زائر امام رضا

اورا به شهرستان سیریک برمیگرداند

  • دوستدار شهدا
۰۴
خرداد

وباز میهمان داریم ...

یادم نمیره اون روزی که شهدای غواص رو آوردند تازه علیرضا (بریری) از ماموریت برگشته بود درست همون صبح رسیده بود با تموم خستگیش آماده شد و رفتیم برای استقبال. استقبال از بهترینهای دنیا که مظلومانه و غریبانه شهید شدند زنده زنده...

اون روز کسی از اومدنش خبر نداشت همه با دیدنش خیلی خوشحال شدند و هر کسی علیرضا رو میدید اونو در آغوش می کشید و می گفت پسر کجا بودی دلمون برات تنگ شده...

بعد تشییع شهدا علیرضا طبق برنامه همیشگیش رفت بانک خون تا خون بده میگفت به خاطر ماموریت دیر شده .

اون روز علیرضای خسته ، رفت و نجوا کرد با شهدا بعد هم خونش رو اهدا کرد برای یه هموطنش ،یعنی هنوز خون علیرضا بریری تو وجود یه ایرانی در جریانه....

نمی دونم اون روز با اون شهدا چه نجوایی کرد و چه عهدی بست اما ...

میدونم 

بهترین رو برای خودش خواست 

شهادت یعنی بهترین بهترینها برای علیرضایی که عاشق گمنامی بود

تو سوریه هم دوباره علیرضای خسته رفت به پیشواز شهدا و خون داد

خونی برای رهبرش .ملتش.کشورش .خانواده ش ...

امروز هم دوباره شهدای دست بسته غواص رو میارند ...

بهترین بهترینها رو ازشون طلب کنیم 

شهدا دست گیرند دستت را بلند کن تا بگیرند

به آرزوت رسیدی و فدایی حرم شدی 

پناه خونمون بودی پناه کشورم شدی

دلنوشته دلتنگی 

همسرانه 

 @shahidalirezaboriri

  • دوستدار شهدا
۰۴
خرداد


شهیدمدافع حرم علی زاده اکبر

تولد ۰۴/۰۳/۵۵کاشمر

شهادت ۲۸/۰۵/۹۲سوریه

گلزارشهدای امامزاده سیدحمزه کاشمر

یادگاران

فاطمه ۸ساله

مهدی ۱۳ساله

عضو گروه تفحص

پرانرژی،مخلص،اهل کار،دغدغه مندوعاشق کاربرای شهدا

خاطره از دوست و هم محله شهید علی زاده اکبر :

یادم میاد یک سالی ثبت نام حج عمره کرده بودم با شهید زاده اکبر

در میون گذاشتم که اگه خدا خواست با هم مشرف بشیم؛گذشت.بعد از مدتی علی اقا رو دیدم .

گفتم:چیکار کردی ؟؟ثبت نام کردی؟؟

گفت:جات خالی من رفتمو برگشتم گفتم: چجوری تعریف کرد

به ماموریتی به جنوب داشته ودر اونجا به چندتا از بچه های محروم قرآن اموزش میداده وکار فرهنگی میکرده.

ودر پایان ماموریت به بچه های که چند جزء قرآن رو حفظ کرده بودن

جوائز نفیس از پولی که برا این سفر کنار گذاشته بوده؛هدیه میداده که بدرستی  ثواب این کارش از چند تا حج بیشتر بود.وتازه چقدر هم از کرده خودش خشنود بود.

خدایش رحمت کند وبهشت گوارای وجودش.

سبک زندگی شهدا

سالروز ولادتت مبـــارک

@Haram69

  • دوستدار شهدا
۰۳
خرداد

دلنوشته

‍ ‍ شهدا

باتبسـُـم هایتان

بغض می کنم 

وبه نگــــاه هایتان چشم میدوزم ...

و گاهی دزدانه

اشک..

بازگردید.. !!

اینجــــا

هوا بس ناجوانمردانه

ســــرد است ...

آی شهدا ...جامی از می بهشتم بدهید

زمین چقدر حقیر بود برای داشتنتان

نگرانم اندازه تمام دلتنگی هایم نگران خاطرات نخل های سوخته

نگران ثانیه های سکوت این سی وچند سال گمنامی

نگران اکسیژن نگاهت

نگران تو که خاکستر شدی که این چنین من امروز به بار بنشینم

کجایی قرار بی قرار

  دل شکسته ام 

نم نم اشکم خود راوی بزرگی ومرور شماست

شماها آبروی آب شدین

اما بعضی ها به راحتی آبروی زمین  رامیبرند

زخمی عمیق مدت هاست به روی نیلوفر نگاهم حکاکی شده و تمام وجودم را تا ابدیت در خود حل می کند زخمی کهنه

که حریر قلبم

 را ثانیه به ثانیه نوازش می کند اما من هر ثانیه اش را برای خودم یادمان میگیرم افتخارم است

که زیبا سرداران  چون شما در کنگره دلم خانه دارند

 وهر روز برایم در دست هست نه دور دست

 مسافر برکه های نور خوش آمدید

موج انفجار محبت شما تمامی ندارد

 مرا آواره کرده میان کوچه های عروج

 تنها دل خوشی

 یاس همین در به دری هاست همین لباس های

 خاکی آری برا رسیدن به کبریا

باید نه کبر داشت نه ریا

شبهای بود تورا می خواند

خدا شمارا به موقع فرستاد

 ای شهدای  خوش نام تا برای نسل لجام گسیخته امروز تلنگری باشیدشما کبوتران بی بازگشت آمدید بیدار مان کنید

اما آیا ما واقعا بیدار شده ایم بیاید برای روزهای خاکستری ما دعا کنید

از چه زمستانی برایمان بهـــار ساختند

و ما چقدر، قدردان این بهاریم !!!

بی پلاک با استخوانی آمدند بهر قلب خسته جانی آمدند

خوش آمدید شهدای گمنام

سلام بر شما

سلام بر بدن های مطهرتان که همدمی جز نسیم صحرا و پناهی جز مادرتان حضرت زهرا نداشت ...

شهدا خوش آمدید...

شقایق های شهید مقدمتان

متبرک به نفس های قائم آل محمد

التماس دعا

یاس خادم الشهدا رمضانی

کانال شهدای مدافع حرم

@mostafa_sadrzadeh



  • دوستدار شهدا
۰۳
خرداد


زیبا آمدے و زیبا رفتے

شهید گونه...

میلاد زمینی ات مبارک

شهید محمدرضا علیخانی

@jamondegan

  • دوستدار شهدا
۰۲
خرداد

هنرمند متعهد کشورمان احمد منصوب (منصوری نژاد) که خود برادر شهید است، توفیق پیدا کرد تا در حرم مطهر اما رضا علیه السلامف تصویر شهید مدافع حرم، حسن قاسمی دانا را نقاشی کند.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - هنرمند متعهد کشورمان احمد منصوب (منصوری نژاد) که خود برادر شهید است، توفیق پیدا کرد تا در حرم مطهر اما رضا علیه السلامف تصویر شهید مدافع حرم، حسن قاسمی دانا را نقاشی کند.

  • دوستدار شهدا
۰۲
خرداد


دوست شهید مسیب زاده : 

هر شهیدی را به چیزی تشبیه می‌کنند به نظرم مرتضی "مثل یاس" در سختی و مظلومیت بود.

 معتقد، مومن واهل کَرَم بود برای همین هم آغاز ماه خدا شهید شد.

@Agamahmoodreza

  • دوستدار شهدا
۰۲
خرداد

بسمِ رَبِّ الشُهَداءِ وَ الصِدّیقین

شـــهید علیرضا_قبــادی متولد 5 اردیبهشت سال 67 و ساکن کرج، از شهدای مدافع حرم و از بچه های تخریب چی قرارگاه حماة...

مـــادر بزرگـــوار شهـــید قبــادی میگفتند، شبی که آقا مهـــدی نعمائـی شهید شدند، آقاعلیـــرضا تا صبـــح گریـــه کردند ، یک هفته مریض شدند، لـــب به غذا نمیزدن، دلـــشون  تاب دوری رفیق رو نداشت..!

حتماً که خیـــلی دلتنگ بودند

و حالا خوش به سعادتشون که به آرزوشـــون رسیدند

 آقــامهدے با همون لبخند همیشگی شون رفتند به استقبال آقاعلیـــرضا....

بهشت گوارای وجودتان

آقاعلیـــرضا  همسایه ی آقامهدی هم شدند.

و همونطور که وصیت کردند در امامزاده محمد کنار شهید نعمائـی در قطعه شهدای دفاع مقدس به خاک سپرده شدند ...

انشاءالله راهــــشون و یـــادشون و هـــدفشون ادامــــه دار باشه

شادی روحشان صلوات

رفاقت تا بهشت

التماس شفاعت

@Shahid_Mahdi_namaei_aali


  • دوستدار شهدا
۰۲
خرداد

چند روزی را تا شب عیدقربان  در مقر گذراندیم 

و همان شب به سمت حندرات برای عملیات حرکت کردیم

سیدمحمد نیز بایک کوله پشتی بزرگ لوازم امداد کنار مابود...

طبق برنامه شهرک را پاکسازی میکردیم که یکی از ماشین هایی که در حال فرار بود از کنار بچه ها گذشت، بچه ها ایست دادند اما او توجه نکرد

و ناچار به سمت آن شلیک کردند

گویا درصندلی عقب دختربچه ای خوابیده بود

 که متاسفانه زخم سطحی برمی دارد...

 سیدمحمد سرصحنه بود و به شدت ناراحت شد و به بچه ها گیر داد که مگر این بچه را ندیدید و...

من به شوخی گفتم: داخل شهرک فقط دشمن است و این بچه هم جزء دشمن و...

با ناراحتی گفت: گناهان بزرگانش ربطی به این طفل ندارد

و سریعا دست آن دختربچه را پانسمان کرد

بعداز یکساعت به ما خبردادند که توسط دشمن محاصره شدیم و...

هجوم سنگین دشمن بچه ها را زمینگیر کرد

البته بچه ها خوب مقاومت کرده بودند اما...

 به ما خبر دادند نیروی کمکی نداریم، پشتیبانی نداریم، مهمات تمام شده و...

تعدادی از بچه ها به دستور فرمانده عقب نشینی کردند

 من و ۹ نفر از فرمانده ها و بچه ها و سیدمحمد در یکی از خانه ها مستقربودیم 

ما با دشمن درگیر شدیم تا بچه ها بتوانند عقب نشینی کنند

شهیدمومن خلیلی با یک تیر زمینگیر شد که سیدمحمد با دیدن این صحنه به کمک ایشان شتافت

اما او نیز درکنار مومن با اصابت گلوله به سرش به شهادت رسید....

راوی : ابوماهان

روحش شاد و یادش گرامی

گروه فرهنگے سـرداران_بے_مـرز 

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

  • دوستدار شهدا