شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

۹۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۸
ارديبهشت


روزجـــــوان

احمـــد جان ماه ها از پر کشیدنت می گذارد

اما جوانان ایرانی

و دوستدارانت تو را فراموش نکردند

ما از جمله جوانانی هستیم که آرزوی شهادت را در راه اهل بیت داریم

من نیز جوانم

زنجیر دنیا به پایم بسته شده

وقتی میگویند گناه کردم و اسمش را گذاشتم جوانی 

ذره ای فکر کنند به واژه ی جوان...

جوان رشیدِ کربلا حضرت علے اڪبر (ع) نیز جوان بود او که معروف است به ارباً اربا او به ندای هَل مِن ناصراً ینصرنی پدر لبیک گفت...

الگوی ما حضرت علی اکبر است

و خوشا به حال جوانانی مثل شما که برای دفاع از حریم اهل بیت از همه ی وابستگی های دنیا دست کشیدید...

در وصیت نامه ات به جوانان و دوستانت توصیه کرده ای راه اهل بیت را ادامه دهند و به جوانان گفته ای 

دنـــیا را همه میتوانند تصاحب کنند اما آخرت را فقط با اعمال نیک میتوان ساخت🌸

آری تو گفته ای که طالب شهادت باشید در این دنیای فانی🍃

تو که همانند سایر شهدا غرق در خون بودی😔 برای این دلِ بیقرار من دعا کن...

خدایا من هم جوانم من هم آرزو دارم

اما آرزویم شــهادت در راه اهل بیت است

آرزو بر جوانان...

میخواهم بخاطر جوان ارباً اربایه اباعبدالله قسمت دهم 

کمکم کنی از جوانی ام فقط در راه دفاع از حریم  اهل بیت استفاده کنم...

شهید احــمد مَشلَب را  الگوی  خود قرار دهید...

و بارها و بارها گفته ام 

""*جـــــوانے ام فدای علے اڪبـــر حُســـــــین*""

دلنوشته یا قتیل العبـــرات

آرزویم را شهادت مینویسم

شهیداحمدمشلب

الشاب شهید افتخر اسلام

کانال رسمی شهیداحمدمَشلَب

https://telegram.me/AHMADMASHLAB1995

  • دوستدار شهدا
۱۸
ارديبهشت

روزت مبارک جوان 

شهیدمدافع حرم 

طلبه میلاد بدری

 بهشون گفتم:

میلادتوهنوزجوونی(20سالته)چرا میری سوریه اصلابه ماچ ربطی داره.

ی لبخندی زدوگفت خودم ک هیچ کل خونوادم فدای بی بی زینب.

  • دوستدار شهدا
۱۸
ارديبهشت


شهید نسیم محمدیان

برادرم اهل مادیات نبود

و همین باعث  شد به فیض شهادت برسد...

قسمتی از خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا درمقابل سپاه عمربن سعد :

بندگان خدا!

 از خدا بترسید و از دنیا برحذر باشید که اگر بنا بود دنیا برای کسی باقی بماند و یا یک فرد [برای همیشه] در دنیا بماند، پیامبران برای بقاء سزاوارتر و جلب خشنودی آنان بهتر و چنین حکمی خوش آیندتر بود.

جز آنکه خداوند دنیا را وسیله آزمایش، و مردم را برای فانی شدن آفرید.

 پس تازه هایش کهنه و نعمتهایش زائل و شادی آن مبدل به غم می شود، و خانه و منزلگهی است زودگذر و کوتاه مدت

 پس [برای آخرت ] توشه ای برگیرید که بهترین توشه تقواست.

آری شهدا با دل کندن از مادیات در مسیر تقوا قدم برداشتند...

همچون شهدا باشیم ...

گروه فرهنگے سـرداران_بے_مـرز

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

  • دوستدار شهدا
۱۸
ارديبهشت

سلام

حال که عنایات خاص خداوند متعال شامل حال اینجانب فیروز حمیدی زاده گردیده از همه عزیزان ملتمسانه آرزوی حلالیت می طلبم و امیدوارم قصور و کاستی های اینجانب را ببخشایند. در این مدت در مورد مادر، پدر و برادران و خواهرانم کوتاهی های ریزی داشته ام که امید است مورد حلالیت واقع گردم. در نبودم مادرم را به صبر دعوت نمایید همانگونه که حضرت زینب (س) بزرگترین و با وفادارترین بانوی اسلام در خصوص مصائب عاشورا صبر پیشه نمودند. از همسرم می خواهم فرزندانم را آنگونه که باید باعث افتخار اطرافیان و جامعه گردند تربیت نمایند و ایشان نیز کوتاهی های ابنجانب را حلال کنند. از دایی و زندایی عزیزم حلالیت می طلبم و امیدوارم قصور اینجانب را ببخشند. پدر و مادرم مصیبت دیده هستند هوایشان را داشته باشید. در خاتمه از همه عزیزان طلب بخشش دارم. یا حق- التماس دعا- فیروز حمیدی زاده

در پایان یادآور می شوم اینجانب مقلد حضرت آیت الله امام خامنه ای(مدظله) می باشم و تمایل دارم در صورتی که مقدور بوده و موجب زحمت وارثان نگردد در معصوم زاده مدفون شوم. در صورت امکان در کنار قبر برادرم شهید نریمان حمیدی زاده.

شهید فیروز حمیدی زاده در آخرین پیام تلگرامی خود که یک هفته قبل از شهادتش صورت گرفت، اینگونه بیان کرد:

باسلام خدمت دوستان و عزیزان بزرگوارم

اکنون که قرعه برای خدمت مقدس در سنگر دفاع از حرم  حضرت زینب (سلام الله علیها) برای اینجانب فراهم گردیده است، فرصت را مغتنم شمرده و به پاس همکاری ، لطف و همدلی کلیه همکاران قدیمی و دوستان عزیزی که از آشنایی با آنان به خود می بالم و همواره یاریگر اینجانب بوده اند سپاسگزاری می نمایم.

با اذعان به این حقیقت که، آنچه محقق شده، لطف پروردگار و آنچه مانده، بضاعت ناچیز این بنده بوده است، کلیه دوستان و همکاران صمیمی ام را ، به خدا می سپارم و صمیمانه درخواست دارم قصور و کاستی هایم را با دیده رحمت ، بر من ببخشایند.

در سایه عنایات امام عصر (عج)، برای همگی آرزوی توفیق و سربلندی از درگاه ایزد منان را دارم .

به امید دیدارتان

التماس دعا.

حقیر فیروز حمیدی زاده

  • دوستدار شهدا
۱۷
ارديبهشت

سالها برای شهدای گمنام یادواره میگرفتی و 

امسال در جوار شهدای گمنامی و برایت یادواره میگیرند.

 @khakiyeafla

  • دوستدار شهدا
۱۷
ارديبهشت

یادم هست،خیلی دلت خسته بود، از همه جاو همه کس...

از نامردی های روزگار و از کارشکنی های مردم نابکار...

درکنار خاک شهدای هفت تپه گوشه ای با خدای خودت خلوت کردی و زانو به بغل گرفتی ونجوا کردی:

"مولای یا مولای انت الغفور وانا المذنب...

وگریه ات را شکستی...

حتی صدای شکسته شدن قلبت آنقدر، بلند بود که به گوش میرسید...

باد صبا ندا آورد:

"فلا یحزنک قولهم انما نعلم ما یسرون وما یعلمون"..(۷۶یس)

"سخن این مشرکان تورا محزون نکند.ما هر آنچه پنهان وآشکارگویند، همه را میدانیم"...🍂

آری معبودت گفت٬ دل شکسته خریداریم...

گفت وعده دیدار ما: سوریه حرم خانطومان

وقلبت آرام شد.

وحالا

درست یک سال گذشته از آن شب، ۱۷ اردیبهشت،ساعت ۱:۳۰ نیمه شب

سوریه, خان طومان اصابت گلوله به سر, آغوش حسین (ع), عطر چادر زینب...

وعده خدا عملی شد...

حق به حق دار رسید...

یک سال گذشت...

اردیبهشت خونین...

گوش کنید داره میاد یه صدایی از سوریه..زمزمه های آشناست ..انگار صدای شیر بچه های مازندرانیه.. خندهایی هم نوا با عرشیان میزنند..سیراب و شاد..گوش بکنید....اومدن یادآور ساعت پروازشون باشند..اومدن به یاد دردانه هاشون ،خانوادهاشون،،اومدن ببینند و بشنوند کیا یادشون بودن....آی رفقا و عزیزان مارو یادتون هست...دست ولایت همچنان در دستانتون هست...ما رفتیم تا ولایت باقی بماند، تا بی بی زینب و اهلبیت تنها در بین عدو نماند ..ریشه انقلاب سیراب بماند...یادتون هست آرمانهای مارا...یاران بیایید در سالروزشان با شهدای خط پرواز خانطومان  ،زمزمه کنیم...وصیت نامه هاشان را شعر و شعار کنیم ..بیایید در این ایام به یادشان عهد کنیم..شهدا..ما با شمائیم هرچند از خطوطتان دور مانده ایم...پیامتان را ما به دنیا فریاد میکنیم...


  • دوستدار شهدا
۱۷
ارديبهشت

شهید محمد جنتی  - حیدر 

داستان حیدرِ زینیون گذشت. چند روز بعد عکس حیدر قاب خیابان اطراف منزل ما شد. بچه های پیروزی و میدان شهدا و نبرد، میهمان تصویر شهید محمد جنتی بودند.

گروه جهاد و مقاومت مشرق -  تو عصبانیت و ترافیک اتوبان نواب مانده بودم، حرارت و گرمای آن روز را فراموش نمی کنم، موبایلم زنگ خورد و بخاطر اینکه مجبور نباشم گوشی جواب بدهم، ماشین را کشاندم کنارِ اتوبان و تلفن را برداشتم تا زنگ بزنم.

+ سلام، برادر چه خبر خوبی؟

- [گریه امانش را بریده بود. هِق هق می کرد] حیدر، حیدر حاجی شهید شد!

+کدام حیدر؟

- حاجی یتیم شدیم، حیدر و کربلا را با هم از دست دادیم. حیدر و کربلا.

[تلفن قطع کرد. عصبی تر شدم. خدایا حیدر کیه؟ کربلا! کدام کربلا. نکنه منظورش بچه های موقعیت کربلا و حیدر. نکنه تیپ حیدر کرار و کربلا را میگه. داستان چیه. حتی اگر همه اینها باشد چه ربطی به این رفیق ما داشت. او که تو این محورها نیست.]

چند دقیقه بعد گوشی ام صدا کرد. عکس حیدر بود. در جا رو ترمز زدم و وسط خیابان وایسادم. چند وقت قبل دیده بودم. بچه هایِ زینبیون می گفتند: «پدر ماست». راست می گفتند. هر وقت برای خانواده شهدا و جانبازان مشکل پیدا می شد، این حیدر بود که وسط میدان می آمد. تو این چند ماه از حیدر خیلی چیزها شنیده بودم. از کربلا هم همینطور. یادم نمی آید کربلا را دیده باشم یا نه. اما بچه ها می گفتند: «کربلا، خودش یک حیدر بود». فرمانده خوش فکرِ پاکستانی که تو خیلی از نبردها علیه تکفیری ها، وسط میدان نبرد، فریاد می زد: «هل من مبارز؟»

گذشت. داستان حیدرِ زینیون گذشت. چند روز بعد عکس حیدر قاب خیابان اطراف منزل ما شد. بچه های پیروزی و میدان شهدا و نبرد، میهمان تصویر شهید محمد جنتی بودند. حیدر حالا دیگه یک اسم رمزِ جهادی نبود. سردار رشید سپاه اسلام محمد جنتی آغاز یک تولد جدید بود.

دیروز یکی از بچه ها بهم پیام داد. «اشلونک شیخنا!» . پیام که باز کردم دیدم یک روحانی رزمی تبلیغی نیروهای مردمی عراق است. فرمانده شجاعی که با عمامه می جنگد و سلاح به دست و لباس جندی به تن! بعد کلی حال و احوال، تازه توجهم به تصویر پروفایلش رفت. عکس حیدر بود. نمی دونم حیدر چه رابطه ای با این رفیق ما داشت. اما انگار رازِ حیدر هنوز جا داره تا باز شود.

[حیدرها رفتند، تا بعضی ها تو همین کشور خودمان، همین بیخ گوشمان، همین کنار دستمان، مسئول سیاسی ما حرف از مذاکره با داعش بزند! آره والا. همین هایی که دهه هفتاد می گفتند «بیایید با طالبان و القاعده هم مذاکره کنیم». خون حیدر فراموش نمی شه.]

*امیر مسروری

  • دوستدار شهدا
۱۷
ارديبهشت

 شهیدمحمدیان درسال1362 در ولایت بغلان افغانستان بدنیا آمد

پدرش از مجاهدین جنگ علیه شوروی بود که به مقام شهادت نایل آمد،

و مادرش پس از پدر، ازدواج کرد...

و شهیدمحمدیان وبرادرش تحت سرپرستی عمویشان قرارمی گیرند

 درسال 1365به ایران مهاجرت می کنند

و تحصیلاتش را تا پایان دوره راهنمایی ادامه می دهد چون علاقه او ییشتر به فوتبال و والیبال بود و اوقات خود را با این ورزش ها پر میکرد

بعد ها نیز مشغول کار موزائیک سازی بود

 سال 1387 به افغانستان باز می گردد و 5سال در ارتش افغانستان فعالیت می کند

بعد به ایران باز می گردد و با اصرار زیاد از برادرش جهت رفتن به سوریه اجازه می خواهد

اما موفق نمی شود...

تا اینکه به بهانه کار از خانه می رود

و چندهفته بعد از فرودگاه با برادرش تماس میگیرد و طلب حلالیت می کند و به جمع مدافعین حریم اهل بیت علیهم السلام می پیوندد

 سرانجام شهید محمدیان در 30فروردین سال1393 در منطقه ملیحه پس از حمله تکفیری ها

به همراه دوستانش سخت مقاومت می کند

اما تیری به  نسیم اصابت می کند

دوستانش سعی می کنند اورا به عقب بیاورند

اما شهید مانع شان می شود،و می گوید: شما بروید،من تاجایی که بتوانم جلوی دشمن را می گیرم.

اما پس از بازگشت به سمت سنگر بر اثر خونریزی شدید به فیض شهادت نایل می گردد.

گروه فرهنگے سـرداران_بے_مـرز

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

  • دوستدار شهدا
۱۷
ارديبهشت


اهل دلی شهید حجت اسدی را در خواب دیده بود شهید تنها حرفی که زده بود همین بود 

"به جوانان بگویید اینجا خیلی سخت میگیرند حتی دور و بر گناه هم نروید"

@jamondegan

  • دوستدار شهدا
۱۶
ارديبهشت

درتاریخ ۱۳۹۳/۵/۲۹از مشهد عازم تهران شدیم

در آن جا با بچه های افغانستانی مقیم تهران اشنا شدیم،که مثل ما عازم سوریه ،برای دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام بودند،گرچه که اهل بیت ع به ما نیاز ندارند و این ما هستیم که به آنها نیاز داریم،

ولی باید خودمان را امتحان کنیم که چقدر به عقاید و ایمانمان راسخیم.

در میان بچه ها با سید صابر آشنا شدم

 پسری جوان و رشید  و از لحاظ استیل بدنی ورزیده و قوی بود،در ضمن بسیار بشاش وشوخ طبع بود.

اشنایی ما از تهران شروع شد...

میگفت :پدر ،مادر ،برادرانم و زن و فرزندم در افغانستان هستند وخود به تنهایی از افغانستان به ایران مهاجرت کردم وحال هم قسمت بود که به صفوف مدافعین حریم اهل بیت  بپیوندم.

دوران اموزشی را سپری کردیم خیلی زود گذشت.. 

در تاریخ ۱۳۹۳/۶/۱۹خبر دادندکه وسایلمان را جمع جور کنیم وبرای پرواز امادگی بگیریم.

تا شب به فرودگاه دمشق رسیدیم و بعد

از فرودگاه مارا به استراحتگاهی به نام سلطانیه انتقال دادند.

۲۱۴نفر اعزامی از گروه ۲۲ بودیم...

گروه ۲۲ را سه تقسیم کردند تعدادی را در آن زمان در دمشق سمت ملیحه ،تعدادی را سمت حما و تعدادی را به سمت حلب انتقال دادند.

من وتعدادی از بچه ها و سید صابر هم جزء نیروی اعزام به حلب بودیم.

شهید سید صابر ،تعدادی دیگر ومن را به گردان شهید جمعه خان علیزاده انتقال دادند.

در گردان شهید علیزاده بودیم که دسته بندی شدیم، و شهید سید صابر و ما جزء گروهان ۲ شدیم.

چند روزی را در خط تثبیت در حدادین در نزدیکی تل عذان گذراندیم.

تا شب عید قربان ۹۳ که برای  هجوم به سمت حندرات حرکت کردیم

صبح عید،ساعت ۶صبح ،به منطقه عملیاتی رسیدیم.

بعد از هجوم ،شهرک را گرفتیم اما دوباره محاصره شدیم

 بچه ها با شجاعت استقامت کردند،سید صابر هم جزء ده نفر آخری بود که همراه با خود شهید علیزاده ،معاونش مومن خلیلی وچند تن دیگر از بچه ها با ما مانده بود.

دشمن در فاصله ۵۰ متری ما بود..  قبل از اینکه ،مومن خلیلی وسید محمد حسینی امدادگر مان شهید شود ،شهید سید صابر را نظاره گر بودم که چطور با شجاعت از هر پنجره ای که میرسید به سمت  دشمن تیر اندازی میکرد.

چون فاصله دشمن با ما خیلی نزدیک بود،به راحتی نارنجکهای دشمن به ویلایی که ما درآنجا سنگر گرفتیم میرسید،به قدری که به سمت ما اتیش سنگین سلاح ۲۳و۱۴/۵ونارنجک پرتاب کردند

 بعد از شهید شدن امداگران مان: مومن خلیلی وسید محمد حسینی و تخریب ویلا توسط دشمن،ما فکر کردیم که سید صابر ومراد علی شریفی هم شهید شدند.

 امابعد از اینکه ما به عقب برگشتیم ،روز بعد از طریق رسانه اینترنتی دشمن متوجه شدیم که سید صابر و مرادعلی شریفی مجروح وزیر اوار گیر کردندوبعد هم متاسفانه اسیر شده بودند.

شهید سید صابر حسینی را همان جا سر بریدند

به گفته بعضی از بچه ها دشمن از سید صابر خواسته بود که به مقدسات و مذهبش توهین کند و اظهار پشیمانی کند تا  نجات پیدا کند،

ولی شهید سید صابر نه تنها چنین نگفت،

 بلکه با شجاعت تمام گفته بود پشیمان نیستم وبرای کشتن شما وهابیها آمده ام.

که در همان جا ،در روز عید قربان سرش را مثل مولایش امام حسین علیه السلام  از تن جدا و شهیدش میکنند....

راوی: ابوماهان

گروه فرهنگے سـرداران_بے_مـرز

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

  • دوستدار شهدا