شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

۶۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۶
شهریور


«بسم رب الشهداء و الصدیقین»

شهید مدافع حرم شکور نظری از نیروهای تخریب لشکرفاطمیون بود که در تاریخ 1396/05/19 در منطقه تیفور به شهادت رسید.

او همیشه پیش قدم بود؛ تا کسی روی مین نرود و هر کاری که از دستش بر می آمد انجام میداد و هیچگاه کلمه خستگی را بر زبان نمی آورد.

تکفیری ها مین های زیادی را کار گذاشته بودند؛ با شروع هجوم شکور جلو رفت و راه را پاکسازی کردشکور بعد از ۸ ساعت، برگشت تا استراحت کند که  اطلاع دادند مجدد به همراه نیروها به خط برود و او نیز رفت ...

اما ۳ ساعت بعد پیکر پاکش غرق در خون بازگشت؛ گویا در حال خنثی سازی آخرین مین بوده است؛ که مین منفجر شده و شکور به دیار حق می شتابد.

روحش شاد و راهش پر رهرو...

گروه فرھنگی سرداران بی مرز

@Sardaranebimarz

  • دوستدار شهدا
۱۶
شهریور


نوشته های محمد جواد

گفت:بهشت زهرا سر خاک عمار بودم که حاج محمود رو دیدم.

اومد سَمتم...همدیگه رو بغل کردیم و حاج محمود بهم گفت حلالم کن.

گفتم چطور؟ جواب داد دارم میرم اونور. گفتم به سلامتی، برای چه کاری؟ جواب داد:برای عملیات؛ولی به بچه هام گفتم واسه آموزش میرم. گفتم خیر باشه، حالا کی میرید؟ گفت: همین الان دارم میرم فرودگاه، با بچه ها اومدیم بهشت زهرا برای خداحافظی و الان دیگه میرم فرودگاه.

گفت:دوباره همدیگه رو بغل کردیم... و حاج محمود با بچه هاش رفت به سمت مزار روح الله و رسول و محرم. منم دوباره اومدم پیش مزار عمار. ذهنم همش پیش حاج محمود شفیعی بود. داشتم با خودم فکر میکردم یه عکس درست و حسابی هم ازش ندارم. کار دیگه بنده خدا با این حالش اگه بره و شهید بشه....

گفت:

تو همین فکر بودم که دوباره حاج محمود برگشت به سمت مزار عمار. دویدم پیشش و گفتم حاجی یه دقیقه وایستا. حاج محمود با تعجب بهم نگاه کرد و گفت چی شده؟ 

منم پریدم رفتم پیش خانومم و گوشیش رو ازش گرفتم و اومدم سمت محمودشفیعی. با خنده گفتم همین الان داشتم به این فکر میکردم داری میری و یه عکس ازت ندارم.وایستا حاجی یه عکس ازت بگیرم....

.

.

.

گفت:

و حاج محمود از همون خنده های شیرینش یه دونه تحویل گوشیم داد که برای اَبَدَم بمونه.

خندید و عکسی ازش گرفتم و.... 

دوباره بغلش کردم.....

اینبار خداحافظی کردیم و حاج محمود رفت برای پرواز...

.

.

میگم:

اینقدر خنده هاش شیرین و مهربون بود که وقتی این عکس و دیدم انگار عسل به جونم ریختن. دلم نوچ شد از دلتنگیش..

قلبم گرفت..

اما کامم شیرین شد از خنده ی خوشگلش.


میگم:

حاج محمود مهربون! رفتی؛

تنها

ولی حاجی بخدا داغت به دلمه.

دلم برات لک زده مرد.

برای اون دستای گنده ات که دستام و بگیره و دستم از زبری پوست دستت چندشش بشه ولی دلم کیف کنه که تو دستام رو گرفتی.

دلم برای پاهای گنده ات هم تنگ شده که بازم باهات شوخی کنیم و بهت بگیم شماره پای حاج محمود چهل و قبربچه است و اونوقت تو غش غش بخندی و دستت رو بگیری جلو دهنت که تا ته لوزالمعده ات معلوم نشه.

دلم برای آغوش گرمت تنگ شده که دوباره به هر بهونه ای بیام تو بغلت و از آغوش تو بوی محمودرضا رو استشمام کنم.

دلم برات تنگه مهربون.

دلتنگی چیز بدیه...مگه نه؟!!

دلم برات تنگ اسطوره ی ایمان و جهاد من.!!

دلم برات تنگه مرد.!!

یه فکری به حال دل تنگم کن حاج محمود

"سربازان آخرالزمانی امام زمان عج

شهیدجاویدالاثرمحمودشفیعی"

 @Agamahmoodreza

  • دوستدار شهدا
۱۶
شهریور


استاد پناهیان : 

شهید بیضائی معلم درس ظهور است! 

و این شهدا فرشته نجاتی برای منطقه هستند 

آیا این شهدا فرشته وحی برای ما نیستند؟!

 @Agamahmoodreza

  • دوستدار شهدا
۱۶
شهریور


وقتش را به بطالت نمی‌گذراند، همیشه در حال انجام امورات جبهه بود.

نه اینکه حتما کارهای بزرگ انجام دهد، او یک مدیر نمونه و رزمنده خالص فاطمی بود.

هر روز لباسهایش را مرتب می‌کرد، ماشینش را خودش می‌شست و دفتر کارش را مرتب می‌کرد.

عادت نداشت کارهای خصوصی‌اش را به دیگران محول کند، در حالیکه جانشین فرمانده یک لشکر بود و چند هزار نفر از او اطاعت می‌کردند، با اینحال معتقد بود که هیچ برتری نسبت به کسی ندارد و فقط یک سرباز ولایی است.

در لشکر فاطمیون همه چیز متفاوت است، فرماندهان این لشکر پیشاهنگ رزمندگان حرکت می‌کنند، نه پشت سرشان!

رزمنده‌ها وقتی می‌دیدند جانشین فرمانده لشکر خودش شخصا جعبه مهمات را به پشت گرفته و به خط می‌برد، باورشان می‌شد که فاطمیون جنس جنگیدنش فرق دارد.


هر گلوله ای که از تفنگ فاطمیون شلیک می‌شود با ذکر نام یک شهید شلیک می‌شود و این دلیل پیروزی‌های ماست.

در حالیکه دواعش به اسرا و پیکر شهدا بی حرمتی می‌کردند، فاتح می‌گفت:

ما نباید این کارها را بکنیم، اگر ما نیز مثل این اجیر شده‌ها با سر بریده عکس سلفی بگیریم و پا روی جنازه‌هایشان بگذاریم چه فرقی با آنها داریم؟

آنها نوادگان یزید و شمرند و ما فرزندان و محبان امام حسین و حضرت ابوالفضل العباس! رسم مروت و جوانمردی نیست که با اسیر بدرفتاری شود!

این فاتح است! همان کسی که ملیحه را آزاد‌ کرد و دشمن از شنیدن اسمش به خود می‌لرزید.

ف مثل فاتح 

ف مثل فاطمیون

پایگاه رسمی اطلاع رسانی«فاتح‌دلها»

@Shahidfateh

  • دوستدار شهدا
۱۰
شهریور

 تشیع پیکر شهید حججی در حرم حضرت زینب(س) / فارس

 @Agamahmoodreza

  • دوستدار شهدا
۱۰
شهریور


‍ ‌                                       


خوشا به حالت میثم جان امسال دیگر برایت عید حقیقی شده است به خاطر دارم هر سال که عید را تبریک میگفتم

 میگفتی :"(تو دل ما که هنوز عیدی نشده دعا کن عید بشه و حقیقت اش و بفهمیم )"

خوشا به سعادتت حالا در عرفات کنار ارباب بی سر عرفه را زمزمه کردی 

امسال چه قربانی زیبایی کردی تو تمام خوشی هایت را سر بریدی ... خوشی آغوش کشیدن فرزندت ..... خوشی زندگی کردن در کنار خانواده ات .... 

همه را قربانی کردی قربانی ات قبول باشد عزیزترینم .......

حال که حقیقت قربان را لمس کردی برای ما هم دعا کن تا ما هم به حقیقت عید قربان برسیم......

ما هم مثل تو تمام هوی و هوس ها را سر ببریم ......

ما هم  بتوانیم منیتمان را به قربانگاه ببریم ......

ماهم بتوانیم مثل تو قربانی حق شویم .......

عید قربانت مبارک باشد میثم جانم 

شهید میثم علیجانی

@meysamalijany

  • دوستدار شهدا
۱۰
شهریور

شهید مدافع حرم را بنگر...

با طناب به گردن بروی زمین کشیده شد چون جای قلبش حک کرده بود نور عینی یا حسین

سربازان امام مهدی

فدائیان خواهر ارباب

@mostafa_sadrzadeh

  • دوستدار شهدا
۱۰
شهریور

بسم الله الذی خلق النور من النور.....

خدایا امروز روز عرفه بود الان شب عید قربان....

حاجیان در عرفات بودند و الان هم در فکر قربانی فردا، جان به قربان حسین که عرفاتش نیمه ماند و قربانی اش را هم برد برای کربلا....

خدایا معرفتی ده تا حسینی شوم

و حسینی قربانی ات

بارالها: چندیست به لطف و کرم شما اسمم جزء نوکران خانوم زینب کبری ثبت شده است....

شکرت....

توفیقم ده زودتر برم

کمکم کن در میدان عمل کم نیاورم

و روزیم کن در جوانی به پای اسلام فدا شوم...

خدایا شهیدم کن

محسن حججی

عرفه 94/7/1

@bisimchi1

  • دوستدار شهدا
۱۰
شهریور


امروز تولد کسی است

کسےخوب

کسی که مثل هیچ کس نیست

کسی که لبخندهایش بوی طراوت باران وبهارداشت

کسی که دیدو دل بُرید!

تادنیا قفس نشود برای پروازش

ای عشق زمینی شدنت مبارک

@AhmadMashlab1995

  • دوستدار شهدا
۱۰
شهریور



همین پنجشنبه گذشته بود که مادر شهید حججی به همسایه ها 

گفت محسن قبل از رفتنش گفته بود روز عرفه برمی‌گردم

شهید حججی

تدمر

@haram69

  • دوستدار شهدا