شھیدمجاھد|علےھادێاحمدحسین| ۱۷ سالہ
ڪہ رسانہ هاے مقاومت اسلامے لبنان از او بہ عنوان ڪوچڪترین شھید حزب اللہ نام برده اند از اهالے منطقہ العدسیہ وساڪن منطقہ ڪفرجوز در نبطیہ لبنان بود.این جوانـ ڪہ در رشتہ پرستارے در نبطیہ تحصیل ڪرده درمنطقہ خان طومان بہ درجہ رفیع شھادت نائل آمد.
پیڪرمطھر شھیدعلےهادے پس از انتقال از بیمارستان شیخ راغب حرب در شھرڪ تول بہ منزل و باحضور باشڪوه هزاران نفر از مردم جنوب لبنان تشییع شد.
شھید علے هادے احمد حسین باتابوتے پیچیده در پرچم حزب اللہ بر روے دوش هزاران نفر از مردم لبنان ڪہ فریاد مےزنند:
|لن تسبےزینب مرتین| یعنے زینب.س دوباره بہ اسارت نخواهد رفت...
پیڪر او در گلزار شھدا ودرجوار سایر شھداے حزب اللہ بہ خاڪ سپرده شد.
عٰآشِقٰآنِـ مُدٰآفِعٰآنِـ حَرَمْ|
@modafean14
سردار مجیری آرامش خاصی داشت و به درستی می توان مهیا شدن وی برای خواندن نماز اول وقت را یکی از دلایل اصلی این آرامش در ایشان نام برد. هر زمان با سردار بودیم مطمئن بودیم که نماز پنج گانه، سر وقت خوانده می شود و به وضوح می گویم که تک تک بچه هایی که با سردار بوده اند، صدای سردار را در بیدار کردن بچه ها برای نماز صبح به خوبی به یاد دارند. رفتار سردار و خصلت های این مردم بزرگ، قابل شمارش نیست، به نحوی که اگر یک روز برایتان بگویم تمامی ندارد، ولی خصلتی که برایم خیلی ارزشمند بود و همیشه در خاطرم زنده می ماند، توجه بسیار سردار مجیری به حلال و حرام بود، به گونه ای که هر زمان که وقت خالی پیدا می شد، با بچه ها در باب این مسائل سخن می گفت و کلاس های درس سردار در میدان نبرد هم برپا بود.
همسر شهید محمد تقی سالخورده
محمدم خیلی دوست داشت زینب حافظ قرآن شود.
چند روزقبل از رفتنش زینب خیلی شیرینزبانی میکرد.
محمد به من گفت: زینب کم کم همه چیز را تکرار میکند. میتوانی قرآن یادش بدهی؟!
محمدم وصیتهایش را برای دخترمان روی عکسهای یادگاری که با هم داشتند نوشت تا برای همیشه بماند.!
@modafeonharem
راوی استاد
شهید مدافع حرم جواد محمدی
آقاجواد برای اعزام به سوریه و دفاع حرم تازه اومده بود به پادگان تا مختصر آموزشی ببیند و دوباره رهسپار دیار عاشقان شود. معلوم بود که کوله باری از تجربه است . از بچه ها شنیدم که چند باری اعزام شده و درعملیات محرم نیز در حلب بوده و جایی که جنازه یکی از شهدا در بین معرکه مانده بود او شجاعانه جنازه مطهر شهید را به عقب کشیده بود و در همان عملیات مجروح نیز شده بود. سر کلاس حواسم جمع بود که یک وقت سئوالی نکند که بخواهد به قول معروف حالم را بگیرد اما خدا را شکر اصلا به روی خودش نمیاورد که این آموزشها را دیده و چند جلسه ای که باهم داشتیم بخوبی و خوشی سپری شد. بعد آموزش رفاقتمان باهم بیشتر شد. شوق و اشتیاقش را که برای رفتن به سوریه دیدم و توجه به حرکاتش فهمیدم دیر یا زود رفتنی است چندبار گفتم بیا چند عکس باهم بگیریم هربار به بهانه ای در می رفت آخرین بار گفت: چی می خواهی بعد شهادت ما بروی بعنوان همرزم شهید خاطره گویی. نه داداش ما اهل معنویات نبویدم چیز بدرد بخوری هم برای تعریف نداریم بعد شهادت ما نروید بگویید این اهل سیر و سلوک و ریاضت و... بود. نه بابا ما هیچ کرامت نداریم و آدم عادی هستیم. آخر سر هم بعد چند ماه یک عکسم با هم ننداختیم با اینکه خیلی همدیگر را می دیدم و صحبت می کردیم.
@Javad_mohammady
«اینجا غروب لاذقیه است به وقت دلتنگى»
عکس ارسالى از شهید مدافع حرم مرتضى عطایى (ابوعلى)، سوریه، منطقه لاذقیه
شهید عرفه
http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
https://t.me/Labbaykeyazeinab
لبخنـدت
مساحت ڪوچڪی
از صورتت را در بردارد
اما مساحت بزرگی
در دل ما تسخیر ڪردہ ای
بخنـد جانا . . .
شهـید حسن قاسمی دانا
سالروز ولادت
@jamondegan
ای
شهـید
می دانم از اینجا
ڪہ من نشستہ ام
تا آنجا ڪہ تو ایستادہ ای
فاصلہ بسیار است
اما ڪافیست
تو فقط دستم را بگیری
دیگر فاصلہ ای نمی ماند . . .
پاســدار مدافع حرم
شهید علی ڪنعانی
سالروز ولادت
@ravayate_fath
چہ خوش است حال مرغے که قفس ندیده باشـد
چہ نکـوتر آنکہ مرغے ز قفس پریـده باشـد
پزشک متعهد شهید مدافع حرم
حمید قنادپور
اهواز
@jamondegan
گاهے بایدمڪث ڪرد
روے لبخندهایت
نگاه هایت
هرڪدامشان پیامےدارند
ڪہ مےتواندنجات دهنده ے
حال وروز این روزهایمان باشد
شیردمشق
شهیدمدافعحرم
شهیدمرتضیعبدالهی