
شهید حیدر تحصیلات متوسطه خود را به پایان رساند ، اما در دوره امتحانات نهایی تحصیلات خود را در علوم پایه ششم رها کرد تا دستور رهبرش را برآورده کند و از حریم بانوی زینب سلام الله علیها در شام (علیرغم) سن کمش دفاع کند ، سه بار در سوریه مدال مجروحیت در راه خدا را دریافت کرد ، اما در آن دوره جهاد را ترک نکرد. همچنین پدر وی ، فرمانده شهید ابو حیدر الصباح در تاریخ 19/12/2013 در دفاع از مقدسات در شام به شهادت رسید. هنگامی که باندهای داعش به وطن حمله کردند ، شهید قبل از صدور حکم جهاد ، همراه با همرزمانش برای دفع از وطن بازگشت. پس از صدور فتوای جهاد توسط آیه الله سیستانی ، شهید حیدر مسئولیت شناسایی تیپ چهارم در نیروهای بسیج مردمی را به عهده گرفت که این یکی از خطرناک ترین وظایف جهادی به حساب می آمد ، اما میزان مسئولیت آن ناشی از تجربه جهاد و شجاعت زیاد وی بود. همرزمان مجاهد وی درباره وی می گویند: شهید حیدر شجاع و جسور بود ، اگر می خواست کاری انجام دهد ، این بدان معناست که قطعاً این کار را می کرد و اصرار زیادی به پیشرفت داشت. آنها مجبور شدند رادیوهای داعش را استراق سمع کنند و ما گاهی به خاطر این شجاعت بر آنها(داعش) غلبه می کردیم. برادر شهید نقل می کند که روزی یکی از برادران به او گفت که برادرش شهید شده است و پیکر وی بیش از 24 ساعت در خاک دشمن باقی مانده است و اوضاع در آن زمان بسیار خطرناک بود. وی در سال ۱۹۸۹ در بصره متولد شد و در ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ در موصل در تلعفر عراق به شهادت رسید . وی متاهل است و یک پسر و چهار دختر دارد و ترجیح داد نام دخترانش به نام خانم زهرا سلام الله علیها باشد. یا مجیب الدعوه المضطرین, [۰۶.۱۲.۲۰ ۰۳:۰۱] همرزمان مجاهد وی درباره وی می گویند: شهید حیدر شجاع و جسور بود ، اگر می خواست کاری انجام دهد ، این بدان معناست که قطعاً این کار را می کرد و اصرار زیادی به پیشرفت داشت. آنها مجبور شدند رادیوهای داعش را استراق سمع کنند و ما گاهی به خاطر این شجاعت بر آنها(داعش) غلبه می کردیم. برادر شهید نقل می کند که روزی یکی از برادران به او گفت که برادرش شهید شده است و پیکر وی بیش از 24 ساعت در خاک دشمن باقی مانده است و اوضاع در آن زمان بسیار خطرناک بود.
در تاریخ 1394/7/13 ، شهید حیدر در عملیات فلوجه مجروح شد ، بنابراین یار جهاد وی ، شهید عبد الحمید مسلم الصباح ، حیدر را از میدان جنگ خارج کرد و دوباره بازگشت و ساعاتی پس از آن ، انفجار شدید دستگاهی رخ داد که منجر به مرگ پنج مجاهد شد: • فرمانده شهید ابومنتظر المحمداوی • فرمانده شهید ابوحبیب الکشینی • فرمانده شهید ابو صوریح الصباح (عموی شهید حیدر) • شهید لیث آل احمدی • شهید عبدالحمید مسلم الصباح (یار شهید حیدر) مجاهدین گزارش دادند که شهید حیدر پس از آن واقعه بسیار تغییر کرد و کمی کمحرف شد. او آرزو داشت که با عبدالحمید به شهادت برسد زیرا آن دو سفر جهادی خود را با هم آغاز کردند و می خواستند جهاد خود را مهر و موم کنند و او همیشه خودش را مقصر می دانست و می گفت چرا با آنها شهید نشده است. فقط چند ساعت بین من و شهادت با آنها بود. بعد از هر عملیاتی که ما پشت سر می گذاشتیم ، او داغدار شهادت بود و تمام وقت از خداوند متعال دعا می کرد تا شهادتش را فراهم کند و با پدرش ، شهید ابو حیدر ، عمویش ، شهید ابو صریح و همراهش شهید عبدالحمید دیدار کند.