خاطره ای از شهید احمد مکیان
جمعه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۱۵ ب.ظ
احمد زمان شهادت سید ابراهیم،قم بود...
وقتی شنید سید شهید شده خیلی داغون شد...
محرم خودش رو رسوند منطقه...
احمد هم با یکی از همشهریهاش بنام سید رحیم خیلی شش دانگ بود...(احمد هم کنار سیدرحیم شهید شده و الان اصلا حالش خوب نیست)...
علاقه و صمیمیت این دو نفر مثل حقیر و سیدابراهیم بود...
برا همین بلافاصله پس از شهادت سید وقتی اومد منطقه،دیدم یه تی شرت برام آورده که عکس سیدابراهیم روش چاپ شده بود و بهم هدیه داد تا خوشحالم کنه...
هر کس تو منطقه اونو تنم میدید،تعجب میکرد که چند روز پس از شهادت سید، چطوری تی شرت با تصویر سیدابراهیم اومده،اونم تو سوریه...
دم عشق دمشق
http://telegram.me/Labbaykeyazeinab
- ۹۵/۰۳/۲۱