شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

دلنوشته همسر شهید،محمدحسین مرادی

شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲ ب.ظ


اولین سفر مشترکمون

ماه عسل بود..

زیارت امام رضا(علیه السلام)...

روزای اول زندگیمون...

کنار آقا سپری شد.

تو حرم دعای خوشبختی و سفیدبختی کردیم...

نمیدونم...

شاید رازی بود...

تو حرم امام هشتم...

آرزوی عاقبت بخیری کردیم و...

زندگیمون ۸ سال طول کشید...

اون روز به این فکر نمیکردم که سفید بختی...

تو منظر محمدحسین یعنی شهادت..

"تو" عاقبت بخیر شدی و "من" هنوز نه...

محمدحسین عزیزم...

دومین سالیه که...

نه مرور خاطرات اون سالها...

و نه دیدن عکسای اون روزا...

این دل بیقرارمو آروم نمیکنه...

٢ ساله که تو همون ایام...

با کوهی از دلتنگی..

پناه میارم به همون حریم امن...

همون قطعه‌ای از بهشت و...

همون قرار عاشقیمون...

صحن به صحن...

چشام پی تو میگرده...

بدون "تو" میام اما...

حضورت با منه...

این دلِ تنگ و بیقرار و زخمی رو...

همینجا...

تو غروب حرم...

میدَمِش دست امامی رئوف...

تا با نگاه کریمانه ش...

آرامش به قلبم نازل شه ان‌شاءالله...

میبینی منو...؟!

تنها نشستم...تو صحن بهشت و...

"تو" تو خودِ بهشت...

کانال مدافعان حرم

https://telegram.me/modafeaneharamnor

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی