شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

بال هایم هوس باتوپریدن دارد....

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ق.ظ


‌ ‌‌            

مادر شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان 

بار آخری ڪه با هم صحبت ڪردیم،

باز همان حرف‌ها را تڪرار ڪرد.گفت:

مامان، حلالم ڪن. دعا ڪن شهید بشم.

من هم با همان جمله تڪراری جوابش را دادم و گفتم:

برای شهادت، اول نیتت را خالص ڪن. این‌بار گفت:

مامان، بـہ خدا نیتم  خالصِ خالصه. ذره‌اۍ ناخالصی توش نیست. این را ڪه شنیدم، به‌اش گفتم: پس  شهید می‌شوۍ.

آن‌قدر از شنیدن این حرف خوشحال شد ڪه از پشت خط، صدای جیغ‌هایش می‌آمد.

باز هم ادامه داد و گفت: پس  دعا ڪن بدنم هم مانند شهدای ڪربلا تڪه‌تڪه شود. از این خواسته‌اش جا خوردم و گفتم: محمدرضا! این دعا از من برنمی‌آید

شهادت آخرمحرم ۹۴

شب اول صفر

تل العیس

 بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم

@Shohadaye_Modafe_Haram 

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی