خاطرات طنز مدافعین حرم
چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۸ ب.ظ
یک روحانی داشتیم هروقت عملیات بود یکسره دعا و توسل و گریه و زاری میکرد.
آقا اینقدر که تو هر عملیاتی که قراد بود شرکت کنه اون عملیات کنسل میشد
این آخریها بهش نمیگفتیم عملیات داریم والا
اونوقت عملیات برقرار بود
آقا شب عملیات بود با بچه ها توسل پیدا کردیم به اهل بیت و حسابی گریه و زاری
آماده میشدیم برای عملیات من یک جک گفتم همه ترکیدن
گفتن سید الان حالمون خوب بود وقت جک نبود که
گفتن اتتی شهادته دکتر تجویز کرده حالا با خیال راحت برین عملیات.
نقل از رزمنده سید علی
- ۹۵/۰۴/۳۰
ولاتحسبن اللذین قتلوا فی سبیل الله امواتا .