برای صادق جان .....

محمودرضا راکه آوردند اولین کسی بود که خودراپای هواپیما رساند و تمام قد بالباس نظامی زیر تابوتش راگرفت....

نمیتوانم نگویم که جزو کمتر کسانی بود که مرایاد رفیق شهیدم می انداخت

مراسم چهلم شهید فخیمی آهسته در کنار من و پدر شهیدبیضائی نشست و در گوشم گفت:

مهدی به پدر محمود بگو برای شهادت ماهم دعا کند....نشد...نتوانستم

این بار آخر که سر مزار محمودرضا به سینه اش فشارم داد قلبم ریخت...

شاید معنی آن را امروز فهمیدم که در دستان عزیزانش پیکر مطهرش رادیدم...

در همان فرودگاه... که قدم به قدم با محمود گام برمیداشت

صادق جان شهادتت مبارک

دردی عظیم دردی ست

با خویشتن نشستن

در خویشتن شکستن..

کانال آرشیو آقا محمود رضا 

. Archive