خاطره ای از سردارشهید جاویدالاثرحاج رضا فرزانه
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۲۱ ب.ظ
هر روزسحر برا نماز شب بیدار میشد...
وقت اذان صبح خودش شروع به اذان گفتن میکرد...
خیلی خیلی دلنشین بود...اینو جدی میگم واقعا آسمونی بود اذانش... طاقت نیاوردم بهش گفتم حاجی خیلی آسمونیه اذونتون، بهم گفت این ارثیه بابام هست... آخه میگفتن که پدرشون هرجا بودن موقع نماز اذان میگفتن و وصیت کرده بودن که رضا بعد از مرگش ادامه بدن... حاج رضا میگفت بعد مرگ بابا یه مدت ادامه دادم اما بعد اینکه آپارتمان نشین شدیم گفتم شاید صلاح نباشه که به این صورت ادامه بدم تا اینکه یه مدت نمیگفتم و پدر حاج رضا به خواب یکی از اقوام نزدیک اومده بود و گفته بود به رضا بگید چرا اذان گفتن رو ادامه نمیده و دوباره شروع کرده بودن...
کانال سردار شهیدرضا فرزانه
@shahid_rezafarzaneh
پیکرمطهر هنوز بازنگشته...
شهادت بهمن۹۴
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@Haram69
- ۹۵/۰۵/۲۶