ازدواج شهید محمد حمیدی
پسرم تمایلی به ازدواج نداشت میگفت نمیخواهم خانوادهام به سختی بیفتند اما با اصرار ما برادرش دختری را که میشناخت به محمد پیشنهاد داد. همان دیدار اول محمد از موقعیت، مأموریتهای طولانی مدت و سختی کارش با دختر و خانوادهاش صحبت کرد و آنها همه شرایط را قبول کردند.
عروس مهریهاش را یک شاخه نبات و یک جلد کلام الله انتخاب کرده بود. خودمان 72 سکه به نیت 72 تن و 14 سکه به نیت 14 معصوم اضافه کردیم. سال 85 شب میلاد امام حسن(ع) با مراسمی بسیار ساده عقد کردند.
هفت سال بچهدار نشدند. محمد میگفت مادر من شهید میشوم نمیخواهم زن و بچه را بیسرپرست بگذارم.
ولی وقتی ازدواج کرد بسیار احساس خوبی داشت، گویا خواب دیده بود چون یک روز بعد از برگشت از سوریه به من گفت: حضرت زینب (س) خواستهاند تا از خودم یادگاری بگذارم و خود خانم حضرت زینب هدیهاش را داده است. اما این اتفاق هم قدمش را برای دفاع نلرزاند.
شهیدی که جز اندکی ازپیکرش باقی نماند...
کانال شهید @shahid_hamidi
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@Haram69
- ۹۵/۰۶/۰۴