شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی


 

شهید محمود رادمهر عادت داشت هر جا که مستقر می شدیم تمام منطقه را شناسایی کند تا در صورت لزوم از عوارض موجود در منطقه برای پیشبرد اهداف استفاده شود ، یک روز که به حوالی روستای « قراصی » رفته بودیم انبوه شقایقی را دیدیم که در دامنه ی تپه ای قرار داشت،، آن روز موفق نشدیم به نزدیکی این باغ طبیعی  برویم ...

دو روز بعد (شهید) رحیم کابلی آمد و بهم گفت بیا ببین من و محمود چه عکسی انداختیم ، ندیده گفتم حتما از شقایق های کنار روستای قراصی عکس گرفتید.

حدسم درست بود ، وقتی عکس ها را به من نشان داد گفتم خیلی زیبا شد کار طراح پوستر را راحت کردید. دیگر لازم نیست پشت صحنه شما را شقایق و لاله کار کند ، رحیم همین طور که عکس ها را به من نشان می داد با لحن خاصی گفت :

 « انگاروسط بهشت ایستاده ایم؛مگه نه؟ » 

آقا محمودرضا

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی