شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

خاطره ای از شهید روح الله قربانی ۲

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۵ ب.ظ


یک هفته قـــــبل از شهادت توی تماس تلفنی گفت : خانومم این دنیا مـــــیگذره....

این دنیا تـــــموم میشه... این دنیا خـــــیلی کم و کوچیکه....

ببین مادرم رفت، ببین حاج آقا مجتبی رفت. اگه قسمت شد و من رفـــــتم،

 تو غصه نخور ما توی اون دنیا همیشه با همیم.

همیشه وقتی از ماموریت برمیگشت سعی میکرد نبودنشو برای همه ی جبران کنه

اولین اعزامش به سوریه افتاد به اولین سالگرد ازدواجمان سخت و سنگین بود 

نبودن روح الله با اینکه قبل از رفتنش تمام تلاش خودش را کرد تا نبودنش را برایم جبران کند

اما خدا خواست و من صبر کردم.

وقتی بعد از 59روز از ماموریت برگشت نزدیک اربعین بود قرار گذاشته بودیم حتما به مسافرت برویم

دو روز قبل از مسافرت دفترچه ی کارهای روزانه اش را باز کرد دیدم تمام کارها و خرید و مایحتاجی که برای این سفر لازم داریم را یادداشت کرده خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم حتی در روزهای سخت کاری به فکر من هم بوده است آنقدر از دیدن یادداشتش خوشحال شده بودم که میخاستم از رفتن سفر منصرفش کنم چون میدانستم خیلی خسته است.

کانال‌شهید روح الله قربانی 

shahid_ghorbani 

شهادت محرم ۹۴

نقل از همسر شهید روح الله قربانی 

 بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم

@haram69 

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی