شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

پسرما رجزخوان به دل دشمن زد و شهید شد ۳

شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۰۲ ب.ظ

چطور با خبر شهادتش روبه‌رو شدید؟
من آمادگى شنیدنش را داشتم. وقتى به من خبر دادند و گفتند حسن زخمى شده با آرامش خاصى در جوابشان گفتم حسن من زخمى نشده حسن من شهید شده است. دلم به شهادت فرزندم گواهی می‌دهد. پدرش هم راحت پذیرفت. در ماه اردیبهشت برابر با وفات حضرت زینب(س) هم جسم خاکی فرزندم بر روى دست‌ها به خانه بازگشت. از دوستان و آشنایان گرفته تا اقوام همه و همه حضور داشتند. از مهدیه مراسم شروع شد تا حرم مولای‌مان ثامن‌الحجج(ع). حسن بر روى دست‌ها می‌رفت. تشییعش عجیب با‌شکوه بود. نیروى خاصى گرفته بودم. به دنبالش می‌دویدم. حال خودم را نمی‌فهمیدم ولى آرام بودم چون حسن به خواسته‌اش رسیده بود. از حرم راهى خواجه ربیع شدیم و آنجا جسم خاکی‌اش با خاک هم‌آغوش شد و روح پاکش همیشه کنارم ماند. مداح می‌خواند: این گل پر پر از کجا آمده/ از سفر شام بلا آمده، چه قافیه زیبایی و من زمزمه می‌کردم آهسته ران آهسته آرام جانم می‌رود... حال خاصى داشتم. لحظه‌ها تشییع پیکر شهدای دوران دفاع مقدس در ذهنم مرور می‌شد. بعد از حسن فرزندان دیگر من هم امروز رفته‌اند تا نگذارند اسلحه برادرشان بر زمین بماند.

 خانم طربی برخی از چرایی حضور رزمندگان در جنگ سوریه صحبت می‌کنند و طعنه‌ها می‌زنند، نظر شما چیست؟

پسرم اولین شهید ایرانی مدافع حرم مشهد بود. مسئله جهاد و شهادتش براى من حل شده است. راحت بگویم متأسفانه بعضى اشخاص نا‌آگاه هستند. وقتى توضیح می‌دهى قبول می‌کنند ولى بعضى افراد مغرض هستند که صحبت هم اثری در آنها ندارد. جواب من در مقابل این اشخاص فقط یک جمله بود. در جوابشان می‌گفتم شما آمادگى دارید به شما بگویند ماهى 10 میلیون تومان به شما بدهند در قبالش یک انگشتتان را قطع کنند. فوراً در پاسخ من می‌گفتند نه هرگز. البته این حرف‌ها هست و از اول هم بوده. باید صبر پیشه کرد. یا می‌گفتند چرا در سوریه باید بجنگیم و من در جواب‌شان می‌گفتم اسلام مرز ندارد. هر جا مسلمان‌ها در خطر باشند باید به یاریشان شتافت.
 از همرزمانش در مورد چگونگی شهادت پسرتان شنیده‌اید؟
یکی از همرزمانش تعریف می‌کرد که ساعت 7 شب پشت بیسیم اعلام می‌کنند منطقه حى‌زهرا در خطر حمله نیروهاى داعش است و باید جلویشان را بگیرید تا صبح که نیروى تازه‌نفس برسند. چون حسن و همرزمانش قبل از این عملیات در عملیات دیگرى هم شرکت داشتند و خسته بودند، نباید در عملیات پیش آمده شرکت می‌کردند، ولى به دلیل حاد بودن شرایط، شرکت می‌کنند. منطقه عملیاتی جلوی شهرک‌های نبل و‌الزهرا قرار داشته که یک شهرک شیعه‌نشین علوى است.
همرزمش می‌گفت عملیات که شروع شد ما 8 نفر بودیم. به خواسته حسن و موافقت فرمانده‌مان، اسم عملیات را گذاشتیم ثامن‌الحجج على ابن موسى الرضا(ع). راه افتادیم به طرف منطقه و وارد اولین خانه بزرگى که معروف به قصر بود شدیم. حسن با پایش محکم به در کوبید و در باز شد. وارد شدیم با صداى باز شدن در از طبقه بالا به زبان عربی صدایی بلند شد که تو کى هستى؟ حسن هم با صداى خیلى بلند گفت انا شعیه علی ابن ابیطالب(ع). با این صدا تکفیرى‌ها با عصبانیت پاسخ دادند انا کافر، انا مشرک، انا مجوس و همینطور که پیشروى می‌کردیم حسن با همان صداى بلند می‌گفت انا شیعه فاطمه زهرا(س)، انا شیعه حسن المجتبى(ع). طبقه اول را زود پاکسازى کردیم و وارد طبقه دوم شدیم. طبقه دوم هم پاکسازى شد، ولى از داخل سقر که به ساختمان کنارى وصل بود نیرو‌های دشمن مرتب آتش می‌ریختند.  حسن رجز می‌خواند و بر سر دشمن آتش می‌ریخت. من بلند شدم دو تا نارنجک برداشتم که بروم داخل سقر و کار را تمام کنم که یکدفعه حسن نارنجک‌ها را از من گرفت و گفت اگر کسى هم بخواهد برود آن من هستم تو زن و بچه ‌داری. حسن رجز‌خوان به دل دشمن زد و با فریاد یا ابوالفضل‌العباس(ع) رفت داخل. قبل از انفجار اول صداى یک رگبار بلند شد و بعد صداى انفجار نارنجک. براى لحظه‌اى سکوت حاکم شد. بعد صداى ناله تکفیری‌ها بلند شد. حسن زخمی شده بود و به هوش بود. با کمک بچه‌ها آوردیمش عقب. قطع نخاع شده بود اما ساعاتی بعد از مجروحیت در 19 اردیبهشت ماه سال 1393 ساعت 9 صبح روز جمعه پر کشید و آسمانی شد
.
  • دوستدار شهدا

جسن قاسمی دانا

نظرات  (۱)

باسلام
عالی
اجرکم عندالله
پاسخ:
علیکم السلام تشکر. شهدا آرزویی جز شهادت نداشنتند تلاش کردند و رسیدند و ای کاش ما هم لیاقت شهادت پیدا کنیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی