شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

شهید همدل . . .

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۴۱ ب.ظ


قصد انتقال به یزد داشتم؛  از گلزار همسرم دور میشدم و اینکار برام سخت بود. 

چاره ای نبود بعد از شهادت همسرم باید پیش خانوادم برمیگشتم.

 از شهیدم خواستم تا تو گلزار شهدا یزد برام یه همدل شهید پیدا بشه تا به نیابت از شهیدم هر روز مرتب به زیارتش برم.

با نیت وارد گلزار شهدای یزد رفتم سلام دادم و زیارت شهدا را خوندم یه کم که جلوتر اومدم یه بوی عطر عجیبی شبیه بوی خاصی که شهید مهرابی را پیکرشون اوردن حس میشد, به اطراف نگاه کردم هیچ کس تو فاصله نزدیک نبود که بوش استشمام بشه؛

 برام عجیب بود!

 یه لحظه پایین قبری که وایساده بودم خوندم؛ نوشته بود شهید کمال اسلامی. درسته این بو از قبر همین شهید بود.

 ایشون همون کسی بودن که شهید مهرابی هر سال اربعین که به یزد میومدیم منزل پدرشهید روضه میرفتن و ارادت خاصی به این شهید داشتن واینجوری شهدا حلقه وصل میشن..

همسر شهیدمدافع حرم شهید روح الله مهرابی 

خــــــــادم الشـــــهداء

@khadem_shohda



  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی