خاطره ای از شهید علی یزدانی
جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۵۴ ب.ظ
دوست شهید علی یزدانی :
داخل پادگان بودیم اکثر شبها ساعت دو نیمه شب برای سرکشی به مسجد آسایشگاه میرفتم و میدیدم در باز است و جوانی(علی یزدانی ) در تاریکی به نماز ایستاده.
یکی از همین شبها که دوباره برای سرکشی به مسجد رفتم در بسته بود ،دیدم علی بازبه نماز ایستاده و متوجه شدم که از پنجره وارد نمازخانه شده و مشغول خواندن نماز شب است.
آقا محمودرضا
- ۹۵/۰۸/۰۷