بیاد فاتح...
سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۳۲ ب.ظ
دلتنگی...حس عجیبیاست...
وقتی ڪه به یاد می آورم حرفھایت را...
مثل ڪوه بودی و پشتمان در عملیات به تو گرم بود...
با نھیبت یڪ لشڪر بیدار می شد...
دلتنگم...
برای لبخندهایت دلم تنگ شده...
برای بغض ها...
تڪبیرها...
رزم ها...
و و و...
حالا ما مانده ایم و یڪ ڪوله بار حرف های نگفته...
یڪ غروب دلگیر...
ڪنار مزار تو...
برایمان رفتنت سخت تمام شد...
بدان ڪه بر سر عھد خود هستیم...
انتقام خون های ریخته شده را...
تیرهای ڪه سمت حرم نشانه رفته اند را...
و انتقام تمام ناله های مادران، پدران و فرزندانی ڪه غم دیده اند را خواهیم گرفت...
ان شا الله...
فاتح و رفقا...
@fatemeuonafg313
کانال رسمــے فاطــــمیون
- ۹۵/۰۸/۱۱