خاطره ای از شهید حسین محرابی
جمعه, ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۵ ب.ظ
السلام علی ام المصائب یا جبل الصبر
شهید حسین محرابی وقتی برای اولین بار چشمش به گنبد بی بی افتاد بی اختیار به زمین افتاد و سر تعظیم در مقابل عمه سادات بر زمین گذاشت هیچ وقت فراموش نمیکنم اولین بار که به زیارت بی بی رقیه شرفیاب شد انچنان زجه میزد اشک میریخت و فریاد میزد که گویی همه نزدیکانش را دقایقی قبل از دست داده!!!
نیمه شب گهگاه صدای ناله کردنش را بر سر سجاده نماز شب میدیدم و اشکهایی که پایان نداشت. کافی بود فقط بگویی رقیه مثل شنیدن روضه باز در ظهر عاشورا اشک میریخت.
هر از چند گاهی پیام میداد و جویای رفتن بود و لحظه شماری میکرد با اینکه وضع مالی خوبی نداشت هر انچه داشت وقف بی بی کرده بود حتی مجبور شو برای تهیه بلیط ماشینش رو بفروشه، و در اخر پرواز کرد...
شهیدمدافعحرمــ حسین محرابی
شهادت ۱۱آذرماه۹۵
@haram69
- ۹۵/۰۹/۲۶