خاطره ای از سردارشهید مدافعحرم حاج حسین رضایی
يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۵ ب.ظ
پنچ نفرسربازها باهمدیگه درگیر شدید لفظی وبحث وبی احترامی شد و هیچکدوم کوتاه نمیومدن.... جلورفتم گفتم:برید سرکارتون ,خجالت بکش, این چ طرز حرف زدنه...
یه باره شهیدحاج حسین ازدرب حسینیه اومد بیرون تااین صحنه را دید گفت:اقایون من ی سوال دارم هرکس جواب بده تشویقی میدمش...
سربازها صداشون قطع شد تک تک سلام کردن واحترام نظامی...
گفت ایه شریفه"ولاتنابزو بالالقاب...." کدوم سوره اس ومعنیش چیه!!!؟؟؟
همه ساکت بودند,یکیشن گفت
ببخشید جناب سرهنگ...وزد زیرگریه...
یکی دیگه به لهجه مشهدی گفت اهان مو مودونم فهمیدوم,
معنی ایه راگفت...بقیه شروع کردند ازهمدیگه عذرخواهی واینکه اشتباه کردیم...ومنم حیرون که روش امربه معروف چقدر فرق داره ومن کجا واون کجا....
صدازد دعام کنید ورفت....
فرداش هم همشون را نفری دوروز مرخصی تشویقی داد...
کانالشهیدحسینرضایی
- ۹۵/۰۹/۲۸