فرازی از وصیت شهید شاطری
بارالها...
ما نتوانستیم بندگان شایسته ای برای تو باشیم.
رویمان سیاه است و از دیدنت شرم داریم.
هر نعمتی که به ما ارزانی داشتی، خود را شایسته ی آن و طلبکار از تو دیدیم.
بارالها تو به ما عقل، فراست، چشم و گوش دادی.
اگر همه ی ثروت جهان را نیز به ما ببخشی از این اعضا و جوارح مهم تر نخواهد بود.
عزیزان، بزرگترین نعمت، تندرستی و صحت و عافیت است.
بیایید خداوند را سپاس گوییم...
انقلابِ امامِ عزیزمان نعمتی بود که ما را از پرتگاه انحراف نجات بخشید و به راه انقلاب رهنمون شد.
دفاع مقدس با وجود تلخی هایش، کشور، ملت و جوانان را بیمه کرد.
ما آمده بودیم که مردانه بمیریم
در پیچ و خم جنگ دلیرانه بمیریم
آن جا که جنون حاکم بی چون و چرا بود
شوریده و شیدایی و مستانه بمیریم
سخت است در این شهر در بین رفیقان
این گونه پریشان و غریبانه بمیریم
مهلت بده ای عمر نفس گیر که شاید
خونین کفن و شاد و شهیدانه بمیریم...
و سپس شهید در انتهای آن اضافه کرد:
"ان شاءالله"
@khadem_shohda
خــــادم الــشهــــدا
- ۹۵/۱۰/۲۶