شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی

شهادت خیلی شیرین بود

شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ب.ظ


یک هفته قبل از اعزام عبدالمهدی(کاظمی)  بود  که خبر شهادت مسلم خیزاب را به ایشان دادند. گریه‌اش گرفت. اشک می‌ریخت ومی‌گفت خوش به سعادتش. عاقبت بخیر شد. خدا من را هم عاقبت بخیر کند.

خواب دوستش شهید خیزاب را دیده و خیزاب گفته بود: آن لحظه که تیرخورده بودم و داشتم جان می‌دادم امام حسین(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روی قلبم.

 چون همسرم هنگام غسل و کفن شهید خیزاب در گوشش گفته بود دعا کن من هم شهید شوم، شهید خیزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدی شهادت خیلی شیرین بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا که در گوشم گفتی و از من خواستی که به امام حسین (ع) بگویم شهید شوی، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا کرد. هر کسی می‌خواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پای شهادتش را امضا می‌کند.

راوی: همسرشهید

نشر دهید.

کانال انصارالله....

@ansar_ollah1

  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی