شهادت خیلی شیرین بود
شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۳۷ ب.ظ
یک هفته قبل از اعزام عبدالمهدی(کاظمی) بود که خبر شهادت مسلم خیزاب را به ایشان دادند. گریهاش گرفت. اشک میریخت ومیگفت خوش به سعادتش. عاقبت بخیر شد. خدا من را هم عاقبت بخیر کند.
خواب دوستش شهید خیزاب را دیده و خیزاب گفته بود: آن لحظه که تیرخورده بودم و داشتم جان میدادم امام حسین(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روی قلبم.
چون همسرم هنگام غسل و کفن شهید خیزاب در گوشش گفته بود دعا کن من هم شهید شوم، شهید خیزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدی شهادت خیلی شیرین بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا که در گوشم گفتی و از من خواستی که به امام حسین (ع) بگویم شهید شوی، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا کرد. هر کسی میخواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پای شهادتش را امضا میکند.
راوی: همسرشهید
نشر دهید.
کانال انصارالله....
@ansar_ollah1
- ۹۵/۱۱/۳۰