خاطره ای از شهید سید حکیم
سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۳۱ ب.ظ
برادر نوجوانش عبدالله از دنیا رفت.
خودش در سوریه بود که تماس گرفتند و خبر را به اطلاعش رساندند و خواستند تا در مراسم ختم برادرش حضور یابد...
بعد از مدتی که برای مرخصی به ایران آمد، خانواده با ناراحتی پرسیدند:
"سوریه از برادرت هم مهمتر بود؟ چرا برای ختم برادرت نیامدی؟"
با بغض و ناراحتی گفت:
"شما اینجا یک عبدالله از دست دادید، ولی آنجا (سوریه) هر روز پیش چشمان من عبدالله ها پرپر میشوند"
مرحوم "سیدعبدالله حسینی" برادر سردار شهید "سیدمحمدحسن حسینی (سیدحکیم)"
کانال رسمی سردار شهید «سیدمحمدحسن حسینی» سیدحکیم
telegram.me/joinchat/AAAAAEJ2TiGyE1oYskrxWw
- ۹۶/۰۳/۳۰