چه زیبا دل به گمنامی سپردند ...
جمعه, ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۱ ب.ظ
عملیات شروع شد
بچه ها رسیده بودن رو تل و دشمن با تمام نیرو میکوبید تل رو ...
صدای یا زهرا پشت بی سیم غوغا میکرد...
بچه ها هر کدوم به سبک خودشون برای مادر بیقرار بودن ...
چنان با شوق رو به دشمن میجنگیدن که شک ندارم خودشونو توی کوچه های بنی هاشم دیده بودن ...
گویا باز هم مجسم شده بود براشون دارن حمله میکنن به خانه ی مادر هجده ساله ...
گویا میدیدن خودشونو که شدن سپر بلای زهرای مطهره س...
گویا اذنشون رو از عباس گرفته بودن که :
سلام بر کوه غیرت،جرعه ای از دریای بی کران غیرتت مارا سپر ساخت ...
مرتضی کریمی و یارانش چه زیبا به دعوت مادرشون لبیک گفتند و چه زیبا دل به گمنامی سپردند ...
دلتنگتونم رفقا
https://t.me/joinchat/AAAAAD_Kc6HaxRteZeDCyg
- ۹۶/۰۴/۳۰