شهدای زینبی

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۳ بهمن ۰۱، ۱۹:۲۱ - تو
    عالی


السلام علیک یا حسن بن علی ...

شهید لطفی نیاسر هر وقت به اسم امام حسن مجتبی می رسید سراسر وجودش گریه می شد ...

وقتی روضه ها به کوچه های بنی هاشم می رسید ، از خود بی خود می شد و صورتش برافروخته می شد و رگ غیرتش باد می کرد ...

خواهر شهید می گفت یه روز رسیدم خونه بابا و دیدم چشم های مهدی پر از اشک شده و بغضی تو گلوش هست ..

گفتم چی شده مهدی !؟ 

گفت امروز  پسره سقط شده ام رو بهم دادن ...

منم رفتم دفنش کردم ...

میخواستم اسمشو محمد حسن بزارم ...

شهید لطفی به واسطه ارادتش به سبط اکبر می خواست اسم فرزندش رو از نام مبارک ایشون بگیره ، ولی  یک بار که به ماموریت برون مرزی رفته بود و چند روزی نتونسته بود به خانواده خبر بده و خانواده از حال ایشون بی خبر بودند و  به واسطه شدت استرس ...

فرزندش رو از دست داد  ...

ولی عزم و ارادش برای رسیدن به هدف رو نه ...

شهید راه نابودی اسرائیل

شهید محمد مهدی لطفی نیاسر

 @sh_mahdilotfi


  • دوستدار شهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی